دنیای چرخان افسردگی اساسی با ویژگی های مختلف
دنیای چرخان افسردگی اساسی با ویژگی های مختلف: در طول سه هفته گذشته، ما نقاب بسیاری از تغییرات ارائه اختلال افسردگی اساسی (MDD) را برداشته ایم. امروز، قبل از اینکه روی مشخص کننده های شروع حرکت کنیم، ویژگی های ترکیبی را بررسی خواهیم کرد. از لحاظ تاریخی، یک تظاهرات مختلط تنها زمانی که یک بیمار معیارهای شیدایی و افسردگی اساسی را برآورده میکرد، برای اختلال دوقطبی نوع 1 به کار میرفت. این اپیزود مختلط نام داشت.
این معیارهای سختگیرانه همیشه من را متحیر میکرد، زیرا غیرعادی به نظر نمیرسید که فردی با چند علامت افسردگی روی یک دوره کامل هیپومانیک/شیدایی قرار گرفته باشد، یا، در اینجا مرتبط تر، برخی از نشانههای هیپومانیک/شیدایی روی آن قرار گرفته باشد. یک قسمت کامل MDD اکنون در DSM-5 مشخص شده است که چنین ارائههایی واقعاً رخ میدهند، و ما مشخصکننده ویژگیهای مختلط را داریم.
در مورد اینکه چقدر رایج است، باز هم تحقیقات اندکی وجود دارد. مک اینتایر و همکاران (2015) نوشت که نرخ MDD با ویژگی های مختلط بین 11 تا 54 درصد متغیر است. این به تعداد علائمی بستگی داشت که محققان معتقد بودند برای ایجاد ویژگیهای مختلط لازم است. در حال حاضر، تعداد تحریم شده (DSM-5) حداقل سه است.
این احتمال وجود دارد که آستانه DSM سه باشد زیرا مجموعه ای از علائم هیپومانیک/شیدایی یک مورد غیرقابل انکار را ایجاد می کند که در واقع حالت خلقی مختلط است. در غیر این صورت، ممکن است سردرگمی وجود داشته باشد زیرا سایر تعیین کننده ها علائمی مشابه علائم هیپومانیک/شیدایی دارند. به عنوان مثال، بی قراری پریشانی مضطرب. ناتوانی در تمرکز که بسیاری از بیماران افسرده به طور کلی تجربه می کنند. یا این واقعیت غیرعادی نیست که افراد افسرده به طور همزمان غمگینی و تحریک پذیری را تجربه کنند، که می تواند با تجربه عاطفی “گسترده” هیپومانیک/ شیدایی اشتباه گرفته شود. روی هم رفته، این سه مورد به احتمال زیاد یک تجربه هیپومانیک/شیدایی هستند. به صورت جداگانه، آنها به سادگی می توانند یک مشخصه از یک مشخص کننده دیگر را نشان دهند.
ویژگیهای مختلط مشخصکننده جالبی است، زیرا جای تعجب نیست که میتواند به دورههای مانیک یا هیپومانیک کامل منجر شود که نشاندهنده تشخیص دوقطبی نوع ۱ یا ۲ است. علیرغم تمایل بسیاری از افراد مبتلا به ویژگیهای ترکیبی به ایجاد شرایط دوقطبی، برخی از مبتلایان به MDD وجود دارند که به نظر میرسد ویژگیهای مختلط آنها هرگز تا این حد تکامل پیدا نکرده است . این بدان معنا نیست که زندگی این بیماران راحتتر از افرادی است که با خلق و خوی مشخص زندگی میکنند. در واقع، با توجه به وانگ و همکاران (2021): ویژگی های مختلط به طور جدی بر کیفیت زندگی و عملکرد اجتماعی بیمار تأثیر می گذارد و همچنین منجر به عود بیشتر، علائم شدیدتر، خطر بیشتر خودکشی، نرخ بالاتر بیماری های همراه، اثربخشی کمتر دارو، و پیش آگهی ضعیف تر بیماری می شود.
ارائه
یک استعاره خوب برای ارائه های ترکیبی می تواند «چرخش در تاریکی» باشد. دیدن یک بیمار نه تنها افسرده، بلکه دارای افکار مسابقه ای و تکانشگری می تواند برای پزشکان چالش برانگیز باشد. تصور کنید برای بیمار چگونه است! مورد کلی (نام مبدل) به نشان دادن کمک می کند:
کلی در مقطع کارشناسی خیلی خوب بود و قرار بود زودتر از موعد فوق لیسانسش را تمام کند. بعد از ماه اول ترم، کلی اشتهای خود را از دست داد و بی خوابی داشت. او تصور می کرد که تحصیلات تکمیلی تمام وقت و دو شغله بودن، همراه با تلاش برای حفظ رابطه، بر او پوشیده است. با پیشرفت ترم، روحیه کلی او “خاکستری” و اغلب تحریک پذیر بود. دوستان متوجه شدند که او قدرت خود را از دست داده و آنقدر با هم معاشرت نکرده است. او به فینال راه یافت، خدا را شکر که موفق شد. کلی برنامه ریزی کرد که سرعتش را کم کند و فقط ترم بعد به صورت پاره وقت برود اگر این چیزی بود که استرس با او می کرد.
در طول هفته فینال، کلی همچنان احساس خاکستری و تحریک پذیری داشت و زیاد غذا نمی خورد، اما به نظر می رسید که آدرنالین مصرف می کند. او احساس کرد چند ساعت خوابی که داشت کافی بود. با این حال، ذهن او از موضوعی به موضوع دیگر می چرخید و نمی توانست برای مطالعه خوب تمرکز کند. به طور معمول یک دانش آموز و کسی که استرس را به خوبی مدیریت می کرد، به سختی امتحانات خود را قبول کرد و بسیار نگران بود. به امید اینکه تعطیلات خیالش را راحت کند، کلی به خانه رفت تا استراحت کند. پس از یک هفته در خانه، علائم او ثابت ماند. والدین کلی برای ارزیابی با دکتر اچ تماس گرفتند.
معیارهای تشخیصی DSM-5 برای MDD با ویژگی های مختلط به شرح زیر است:
وجود یک اپیزود MDD که در طی آن حداقل سه علامت هیپومانیک/شیدایی در اکثر دوره وجود دارد. اینها هستند:
خلق و خوی بالا، تحریک پذیر یا انبساطی همراه با افزایش انرژی
به میزان قابل توجهی به خواب کمتری برای احساس آرامش نیاز است
افزایش عزت نفس
فشار برای ادامه صحبت/ پرحرفی بیش از حد معمول
پرواز ایده ها / افکار مسابقه ای
به راحتی حواسش پرت می شود
افزایش فعالیت هدف گرا یا تحریک روانی حرکتی
افزایش مشارکت در فعالیتهایی که میتواند منجر به عواقب نگرانکننده شود (مانند قمار، ولخرجیها، رابطه جنسی بیرویه)
با بازگشت به آستانه سه علامت، این تجربه من است که باید از قضاوت بالینی استفاده کنیم. اگر فقط یک یا دو علامت به وضوح وجود داشته باشد (به عنوان مثال، بی قراری یا تغییرات مؤثری که معمولاً در برخی از تظاهرات افسردگی دیده میشود شدید میشوند، گویی انرژی پشت آنهاست، یا ناتوانی در تمرکز که اغلب در افراد افسرده دیده میشود ناشی از افکار تحت فشار یا حواسپرتی ناشی از محرکهای محیطی نامربوط است. مشخص کننده و مطمئناً برای علائم در حال تکامل اضافی هوشیار باشید.
کلیدهای شناسایی ویژگی های ترکیبی
همانطور که در بالا ذکر شد، نگرانی در مورد علائم مختلط این است که بیماران به دورههای هیپومانیک/شیدایی کامل بچرخند و وارد قلمرو دوقطبی کامل شوند. بنابراین، توسعه یک چشم ماهر برای ویژگی های ترکیبی در حال ظهور، کلیدی است. در ابتدا ممکن است تشخیص ویژگیهای مختلط از فردی که به دلیل پریشانی اضطرابی یا ویژگیهای مالیخولیایی دچار آشفتگی و مشکل تمرکز شدید است، دشوار باشد. چند نکته کلیدی برای کمک به تمایز اینها و شناسایی علائم هیپومانیک/شیدایی روی هم رفته به طور کلی وجود دارد:
اگر خلق و خوی افسرده فرد با دورههای سرخوشی یا دورههای خلق گسترده (یعنی تغییرات مشخص بین روشنایی، تحریک و غمگینی) چاشنی شود، این نشانه واضحی از ویژگیهای ترکیبی است، بهویژه اگر یک جزء پرانرژی وجود داشته باشد.
اکثر افراد مبتلا به افسردگی، تفکر کند شده و در نتیجه مشکل تمرکز دارند. اگر فرآیند فکر و گفتار بیمار با وجود افسرده بودن تحت فشار باشد (فقط نمی تواند صحبت را متوقف کند)، این نشانگر خوبی از ویژگی ترکیبی است.
موضوع دیگر فرآیند فکر، پرواز ایدهها است که در آن فرد از موضوعی به موضوع دیگر میپرد، همانطور که ممکن است فرد مبتلا به ADHD انجام دهد.
بیماران افسرده با بیقراری و اضطراب اغلب از بی قراری خود خسته به نظر می رسند. بنابراین، اگر متوجه شوید که بیمار دارای یک “طعم” پرانرژی یا بیش فعال است، این نشان دهنده یک ویژگی ترکیبی است. نکته دیگر این است که با وجود نخوابیدن، خسته به نظر نمی رسند.
افراد افسرده اغلب تکانشگری مهار شده را تجربه می کنند. اگر آنها شروع به نشان دادن کنترل رفتارهای ضعیف تکانه ای کنند که می تواند منجر به عواقب نگران کننده ای مانند خرید بی رویه، دعوا، فعالیت جنسی، قمار، مصرف مواد و غیره شود، نیز کاملاً متفاوت از میانگین بیماران افسرده است و نشانه دیگری از ویژگی های مختلط است.
اگر رفتار فرد از عزت نفس ضعیف به سمت وسوی فکر کردن نسبت به خود در برخی ظرفیت ها تغییر کند، یا ایده های بزرگی را در مورد چیزهایی که قصد دارد روی آنها کار کند ایجاد کند.
پیامدهای درمانی
با توجه به اینکه بیماران دارای ویژگی های مختلط در حوزه شرایط طیف دوقطبی دارند، جای تعجب نیست که آنها به ارجاع برای روانپزشکی نیاز داشته باشند. این افسردگی نیست که احتمالاً تنها از طریق گفتار درمانی برطرف می شود. فارماکولوژی می تواند به آنها کمک کند تا انرژی کمتری داشته باشند و بتوانند واضح تر فکر کنند و به آنها کمک کند روی درمان تمرکز کنند.
به نظر میرسد برخی از بیماران MDD با ویژگیهای مختلط اگر تنها با یک داروی ضد افسردگی درمان شوند، به طور کامل هیپومانیک/شیدایی میشوند. بنابراین، مانند بیماران دوقطبی، ممکن است برای آنها یک تثبیت کننده خلق مانند لامیکتال، لیتیوم، یا یک داروی ضد روان پریشی غیر معمول، همراه با یک داروی ضد افسردگی تجویز شود. جالب توجه است که محققان Sani & Fiorillo (2020) اشاره کردند که لیتیوم آنطور که شاید در حالت های مختلط استفاده نمی شود و در تحقیقات آنها بیشترین ارتباط را با پیشگیری از خودکشی در بیماران مختلط داشت. سایر محققان همچنین دریافتند که کتامین یک مداخله دارویی مؤثر است (مک اینتایر و همکاران، 2020). در نهایت، درمان تشنج الکتریکی (ECT) ممکن است در موارد سخت مورد نیاز باشد.
گفتگو درمانی با فردی که مستعد ابتلا به ویژگی های مختلط است، مشابه کاری است که ما در مورد اختلالات دوقطبی انجام می دهیم. بار دیگر، برای درمانگر، نه تنها حفظ ثبات بیمار در دوره فعلی مهم است، بلکه تلاش برای پیشگیری از عود اپیزود نیز مهم است. البته این کار با برنامهای شروع میشود که در صورت تثبیت و مرخص شدن از درمان، اگر آنها یا دوستان/دوستانشان متوجه شروع علائم خلقی شدند، فوراً دوباره به هم وصل شوند.
روان درمانی باید شامل مدیریت استرس نیز باشد زیرا برای افراد مستعد هیپومانیک/شیدایی، بین شروع دوره هیپومانیک/شیدایی و عوامل استرس زای محیطی همبستگی وجود دارد. از آنجایی که فرد واقعاً مستعد برخی ویژگیهای هیپومانیک/شیدایی است و این احتمال وجود دارد که به هیپومانیک/شیدایی کامل تبدیل شود، لذا پایین نگه داشتن استرس کلیدی است. این اغلب شامل خانواده درمانی می شود، زیرا این جایی است که بسیاری از بار استرس برای بسیاری ریشه دارد. در نهایت، خواب نامناسب یکی دیگر از عوامل مرتبط با باز کردن تظاهرات هیپومانیک/شیدایی در افراد مستعد است، بنابراین بهداشت خواب نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
ویژگی های مختلط به عنوان یک “پل طبیعی” بین MDD و اختلالات دوقطبی توصیف شده است و از نظر برخی محققان، ممکن است یک دسته تشخیصی مجزا باشد (Suppes & Ostacher, 2017). باید دید، و اینکه آیا این رویکردهای درمانی جدیدی را به همراه خواهد داشت که احتمالاً یک رویکرد بیولوژیکی خواهد بود. در حال حاضر، اگر درمانگران مراقب چنین تظاهراتی باشند و درمان مشابهی با تظاهرات دوقطبی داشته باشند، ممکن است عملکرد خوبی داشته باشند.
نوشته ای از کلینیک آنلاین
Therapy Center
02188015978
09334946711