رشد شخصی سلامت روان فردی

3 راه برای غلبه بر موانع و دستیابی به اهداف

3 راه برای غلبه بر موانع و دستیابی به اهداف: آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا دستیابی به برخی اهداف بسیار دشوار است؟ آیا به این دلیل است که نمی خواهید این اهداف را دنبال کنید اما مجبورید؟ و آیا این چالش برانگیز است زیرا شما فاقد نظم و انضباط و خودکنترلی هستید؟

یا اینکه پاسخ به درک شما از موانع مربوط می شود – موانع را حاد، متعدد، غیرقابل عبور ودشوار می بینید؟

یک مقاله اخیر پاسخ هایی را ارائه می دهد. اجازه دهید ابتدا چند مفهوم را معرفی کنم قبل از اینکه مقاله را که توسط Leduc-Cummings و همکارانش نوشته شده و در شماره آگوست مجله پژوهش در شخصیت منتشر شده است، مطرح کنم.

انگیزه خواستن، انگیزه ناگزیر، و خودکنترلی

گاهی اوقات افراد هدفی را دنبال می کنند که نشان دهنده علایق، ترجیحات، خواسته ها و ارزش های آنها باشد. این بدان معناست که آنها انگیزه میل دارند. به عنوان مثال، فردی که بسیار علاقه مند به تناسب اندام است، احتمالاً انگیزه بالایی برای ورزش کردن، یادگیری در مورد روال های ورزشی، رژیم های غذایی، مکمل ها و غیره دارد.

گاهی اوقات، افراد به دلیل فشارها و انتظارات، هدفی را دنبال می کنند. به عنوان مثال، اگر فردی علاقه ای به تناسب اندام نداشته باشد اما به او گفته شود که باید وزن خود را به دلایل سلامتی کاهش دهد، در این صورت او انگیزه اجباری بیشتری نسبت به تمایل به ورزش کردن دارد.

یکی دیگر از مفاهیم مرتبط با هدف یابی، خودکنترلی است.

خودکنترلی به ظرفیتی برای مطابقت دادن پاسخ های خود با اهداف ارزشمند اشاره دارد. خودکنترلی اغلب با نظم و انضباط، اراده و توانایی صبور ماندن و رد لذت های کوتاه مدت برای منافع بلندمدت همراه است.

یک سوال مهم این است که آیا افراد دارای کنترل نفس بالا در مقاومت در برابر وسوسه خوب هستند یا اینکه در وهله اول وسوسه های کمتری را تجربه می کنند؟

تحقیقات قبلی نشان می‌دهد که بسیاری از افرادی که در کنترل خود موفق هستند درگیر خودتنظیمی بدون زحمت هستند، به این معنی که با وسوسه‌های کمتری مواجه می‌شوند. چرا؟

احتمالاً به این دلیل که محیط‌های نسبتاً بدون مانع را انتخاب می‌کنند یا تنظیمات خود را برای کاهش حواس‌پرتی، وسوسه‌ها یا اهداف رقابتی (مثلاً خاموش کردن تلفن هنگام مطالعه) تغییر می‌دهند. یا به این دلیل که در وهله اول مشکلات کمتری را درک می کنند. به عنوان مثال، ورزشکاران ممکن است هوای سرد را مانعی برای ورزش در فضای باز نبینند.

این احتمالات در آزمایشاتی که درادامه توضیح داده شده است مورد آزمایش قرار گرفتند.

بررسی ویژگی های خودکنترلی، انگیزه و موانع

در هفت تحقیق، Leduc-Cummings et al. “رابطه بین انگیزه (خواستن و باید) و ویژگی خودکنترلی و موقعیت ترجیحی یا واقعی موانع در محیط را بررسی کرد.(3 راه برای غلبه بر موانع و دستیابی به اهداف)

در مطالعات دیگر، آنها علاوه بر این، “رابطه بین انگیزه (خواستن و باید)، خودکنترلی صفت، و ادراک ذهنی از موانع را بررسی کردند و آن را با رابطه با موقعیت ترجیحی موانع مقایسه کردند.

آنها از دو نوع نمونه، دانش آموزان و کارگران، در دو حوزه هدف (موفقیت در مدرسه، تغذیه سالم) و سه تنظیمات (زندگی واقعی، آزمایشگاه، اینترنت) استفاده کردند.

مطالعه 1: از شرکت کنندگان خواسته شد تا سناریوهایی را تصور کنند که شامل موانعی برای تغذیه سالم است.

مطالعه 2: مشابه تحقیق قبلی، اما هدف موفقیت مدرسه بود.

مطالعه 3: سناریوها بار دیگر شامل تغذیه سالم، علاوه بر درک ذهنی از موانع بودند.

مطالعه 4: این یک مطالعه میدانی (کتابخانه) در مورد موانع واقعی موفقیت مدرسه بود.

مطالعات 5 و 6: موقعیت های آزمایشگاهی شامل موانعی بر سر راه هدف تغذیه سالم.

نتایج

نتایج نشان داد که «انگیزه خواستن و ویژگی خودکنترلی با افراد مرتبط بود که محیط‌هایشان را طوری تنظیم می‌کردند که تجربه موانع را کاهش می‌داد، در حالی که انگیزه ناچاری با ایجاد موانع نزدیک‌تر به خود مرتبط بود.

به عنوان مثال، افرادی که مجبور به رژیم گرفتن بودند، احتمالاً به طور خودکار و بدون قصد آگاهانه، کیسه‌های چیپس و کلوچه را در قفسه‌های پایینی در انبار قرار داده بودند، که به این معنی است که این میان‌وعده‌های ناسالم در دسترس بودند.

علاوه بر این، “انگیزه ناچاری با درک موانع به عنوان مشکل سازتر همراه بود، در حالی که ویژگی خودکنترلی با درک موانع به عنوان کمتر مشکل ساز همراه بود.”

در نهایت، “هنگام مقایسه اثرات انگیزه بر ترجیحات برای قرار دادن موانع و بر ادراک ذهنی، نتایج نشان داد که رابطه با ادراکات برای انگیزه مجبور به قوی تر است، اما برای انگیزه خواستن تفاوتی ندارد.”

تقویت یا خرابکاری تلاش هایمان برای رسیدن به یک هدف

همانطور که اراده برای دستیابی به هدف موفقیت آمیز مهم است، یافته های تحقیق نشان می دهد که محیط ما نیز مهم است.

پژوهش بررسی شده به این نتیجه رسید که خودکنترلی و انگیزه خواستن (پیگیری هدفی که جالب یا مطلوب است) با تمایل به انتخاب محیط هایی با تعداد موانع کمتر و فاصله گذاری بیشتر بین خود و موانع مرتبط است.

به عنوان مثال، اگر واقعاً می خواهید سالم غذا بخورید، کمتر در راه خانه از محل کار از فروشگاه های آب نبات یا ماشین های خودکار عبور می کنید. و در خانه، غذاهای سالم‌تر را نزدیک‌تر و غذاهای ناسالم‌تر، مانند آب نبات یا بستنی را دور از دسترس قرار می‌دهید.

در مقابل، انگیزه ناچاری (فشارهای درونی، خواسته‌های بیرونی، «باید») با تمایل به محیط‌هایی با تعداد بیشتری از موانع یا با فاصله کمتر بین خود و موانع همراه است.

برای مثال، اگر فقط به این دلیل که مجبور هستید یک کتاب چالش برانگیز می خوانید (خواندن آن برای یک کلاس اجباری)، ممکن است ناخودآگاه تلویزیون را در پس زمینه روشن یا یک کتاب مورد علاقه در نزدیکی خود داشته باشید.

نیازی به گفتن نیست که در درازمدت، داشتن احساسات و دوسوگرائی های مختلط نسبت به یک هدف می تواند عواقب منفی داشته باشد و منجر به خود خرابکاری بیشتر و حتی دور شدن از هدف شود.

بردن

همه ما با خودانگیختگی، به خصوص برای کارهای خاص، دست و پنجه نرم می کنیم. (این مطلب راهبردهایی را در مورد چگونگی ایجاد انگیزه در خود برای انجام کارهایی که از انجام دادن آنها متنفر هستید ارائه می دهد.)

اما خودکنترلی مؤثر آنقدر در مورد مقاومت در برابر وسوسه نیست بلکه کاهش احتمال یا تجربه وسوسه است. چگونه؟ این ممکن است شامل تعیین اهداف بهتر و معتبرتر، ایجاد عادات سالم و استفاده از راهبردهای موقعیتی و ادراکی باشد که امروزه مورد بحث قرار گرفته است.

 به طور خلاصه، شما می توانید از سه تکنیک برای رسیدن به هدف خود استفاده کنید:

استراتژی های انتخاب موقعیت مثال‌ها: ورزش کردن در باشگاه به جای در خانه. اجتناب از راهرو آب نبات در فروشگاه مواد غذایی.

استراتژی های اصلاح موقعیت مثال‌ها: استفاده از بشقاب‌های کوچک‌تر برای کمتر خوردن. قرار دادن هدفون های حذف نویز هنگام مطالعه در محیط های پر سر و صدا.

استراتژی های اصلاح ادراک اینها شامل تکنیک هایی است که شامل گسترش توجه، ارزیابی مجدد شناختی و ذهن آگاهی است.

نوشته ای از کلینیک آنلاین روانشناسی

Therapy Center

02188015978

09334946711