سلامت روان فردی

کمبود خواب خبر بدی برای بیماران دوقطبی است

کمبود خواب خبر بدی برای بیماران دوقطبی است: این یک واقعیت شناخته شده است که محرومیت از خواب می تواند باعث تشدید شیدایی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی شود. حتی یک شب محرومیت کامل از خواب می تواند خلق و خو را تا حدی بی ثبات کند که نیاز به بستری شدن باشد.

 چرا این اتفاق می افتد و چه کاری می توانید در مورد آن انجام دهید؟

برای درک رابطه بین خواب و خلق و خو، باید کمی در مورد، کلمه یونانی به معنی زمان)علم ریتم های بدن و ساعت های بیولوژیکی) بدانید. تقریباً هر موجود زنده ای یک ساعت بیولوژیکی درونی دارد. حتی موجودات ساده ای مانند باکتری ها مکانیسم درونی نگهداشتن زمان دارند. انسانها فرقی با هم ندارند.

یک مفهوم مهم در کرونوبیولوژی، ریتم های شبانه روزی است. این اصطلاح از دو کلمه لاتین circa به معنای “در اطراف” و diem به معنای “روز” گرفته شده است. به ریتم هایی در بدن اطلاق می شود که چرخه تقریباً 24 ساعته دارند، مانند چرخه روز و شب. بسیاری از عملکردهای بدن از یک ریتم شبانه روزی پیروی می کنند:

دمای بدن روزانه مانند فشار خون چرخه می کند. به طور تجربی ثابت شده است که ساعت بیولوژیکی ما دارای یک چرخه طبیعی حدود 24 ساعت است و باید هر روز توسط نشانه های محیطی به نام zeitgebers، یک کلمه آلمانی به معنای “زمان دهنده”، تنظیم مجدد شود. که هر روز صبح ساعت داخلی ما را تغییر می دهد تا ما را روشن نگه دارد. یک برنامه 24 ساعته اگرچه چرخه ما می تواند بدون هیچ مشکلی به این ترفندهای روزانه پاسخ دهد، این “تنظیم مجدد” می تواند تنها یک یا دو ساعت در هر بار تغییر کند.

اگر zeitgeber به طور ناگهانی شروع به رسیدن چند ساعت خارج از برنامه کند، همانطور که در مورد جت لگ اتفاق می افتد، چندین روز طول می کشد تا چرخه به عقب برسد. در این مدت، در زمان‌های نامناسبی بیدار می‌شویم و خواب‌آلود می‌شویم و به طور کلی احساس می‌کنیم که از حالت عادی خارج می‌شویم. در نهایت، ساعت داخلی ما تنظیم می‌شود، اما هرچه دورتر سفر کرده‌ایم، بیشتر طول می‌کشد: حدود یک روز برای هر ساعت تغییر زمان. چه اتفاقی برای افرادی می افتد که ساعت داخلی آنها برای مدت طولانی تری با محیط اطرافشان هماهنگ نیست؟

محققان انگلیسی در اواخر دهه 1990 به بررسی این سوال پرداختند. برای این آزمایش، داوطلبان سالم وارد محل زندگی آزمایشی شدند که در آن 30 ساعت در روز زندگی می کردند. 20 ساعت بیداری، 10 ساعت خواب. آنها هر چند ساعت یک بار در حالی که بیدار بودند. یک باتری 10 دقیقه ای از تست های روانشناسی می گرفتند و خلق و خوی خود را ارزیابی می کردند. برای تعیین ساعت بیولوژیکی داوطلبان، آنها دمای بدن آنها را هر چند ساعت یکبار ثبت کردند.

برای این داوطلبان، زندگی در یک چرخه 30 ساعته معادل سفر در پنج منطقه زمانی در هر روز بود. ساعت داخلی آنها هرگز نمی توانست به آن برسد. محققان دریافتند که ساعت‌های داخلی داوطلبان با چرخه خواب و بیداری که به‌طور مصنوعی تحمیل شده‌اند هماهنگ می‌شود. و هر چه بیشتر از همگام‌سازی خارج می‌شوند، خلق و خوی آن‌ها بدتر می‌شود.

این تعامل دو چرخه بود که بیشترین تفاوت را ایجاد کرد. زمانی که ساعت داخلی به آنها می‌گفت هنوز زمان بیدار شدن نرسیده است و چرخه خواب و بیداری که از نظر محیطی اعمال می‌شود. به آنها می‌گوید زمان شروع یک روز طولانی است، بدترین احساس را داشتند. هر چه بیشتر با محیط خود ناهماهنگ بودند، روحیه آنها بدتر می شد. محققان پیشنهاد کردند که «همسویی زمانی بین چرخه خواب و بیداری و ریتم‌های شبانه‌روزی [داخلی] بر ارزیابی خود از خلق و خوی افراد سالم تأثیر می‌گذارد». به زبان ساده تر: وقتی چرخه خواب و بیداری و ساعت درونی ما هماهنگ نیستند، تأثیر منفی عمیقی بر خلق و خوی ما می گذارد.

حتی اختلالات نسبتاً جزئی خواب می تواند برای بیماران دوقطبی بی ثبات کننده باشد.

هنگامی که حدود 200 فرد دوقطبی به مدت یک سال تحت نظر قرار گرفتند و خواب و خلق و خوی آنها هر چند ماه یکبار مورد ارزیابی قرار گرفت. آنهایی که ساعات خواب کمتری در هفته قبل داشتند علائم شیدایی بیشتری داشتند. کسانی که الگوی خواب آنها از یک شب به شب دیگر بسیار متفاوت بود، علائم افسردگی بیشتری داشتند.

مطالعات تصویربرداری مغز نشان داده‌اند که محرومیت از خواب باعث اختلال در ارتباطات درون شبکه کنترل خلق و خوی مغز در افراد سالم می‌شود که به طرز چشمگیری مشابه آنچه در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دیده می‌شود. این داوطلبان سالم، تحریک پذیری و نوسانات عاطفی را گزارش کردند، علائمی که چندان متفاوت از علائم شیدایی نیستند. بنابراین، برای بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی، کمبود خواب به شدت مشکلات مدارهای خلقی را تشدید می‌کند.

داشتن خواب بهتر در شب به معنای انجام اقدامات فعال برای محافظت از ساعت بیولوژیکی خود در برابر اختلالات در محیط است:

 1) رفتن به رختخواب و بیدار شدن در زمان مشخص هر روز، و 2) محدود کردن قرار گرفتن در معرض نور در زمان های نامناسب. برای بسیاری از ما، این نور از صفحه نمایش های همه جا حاضر زندگی قرن بیست و یکمی می آید. صفحه نمایش تلویزیون، صفحه نمایش رایانه، صفحه نمایش تلفن و تبلت. دومی به خصوص مشکل ساز هستند زیرا با طول موج های آبی غنی شده اند. تا آنجا که به ساعت بیولوژیکی شما مربوط می شود. انجام یک بازی رایانه ای در ساعت 10 شب مانند راه رفتن در بیرون از خانه در یک صبح آفتابی روشن با آسمان آبی زیباست که در اصل به مغز شما سیگنال قوی می دهد که زمان آن فرا رسیده است. بیدار شوید – برای خواب آماده نشوید.

نوشته ای از کلینیک آنلاین روانشناسی

Therapy Center

02188015978

09334946711