رشد شخصی روابط سلامت روان فردی

چگونه بدون ترک بی سر و صدا در محل کار شادی پیدا کنیم؟

چگونه بدون ترک بی سر و صدا در محل کار شادی پیدا کنیم؟: در حالی که عبارت پر سر و صدا در محل کار در سال 2021 “استعفای بزرگ” بود، به نظر می رسد امسال “ترک بی سر و صدا” یا پدیده ای است که در آن کارمندان ناراضی تصمیم می گیرند فقط حداقل تلاش لازم برای حفظ شغل خود را انجام دهند و بیشتر از آن نیست. که صرفاً برای روشن شدن این موضوع، این مقاله در مورد ترک بی سر و صدا یا در مورد اینکه آیا کارمندان ناراضی از حقوق خود برای ترک بی سر و صدا برخوردار هستند یا خیر، نیست. درعوض، زمانی که مردم در مورد ترک بی سر و صدا صحبت می کنند، روی موضوع واقعی و اساسی تمرکز می کنیم: کارمندان ناراضی.

برای مثال، اجازه دهید بگوییم که شما یکی از آنها هستید. به طور کلی، در آن موقعیت، شما چهار گزینه دارید: (1) کاری انجام ندهید، (2) ترک کنید، (3) آرام باشید، یا (4) کاری برای بهبود وضعیت انجام دهید. هر انتخابی با مجموعه ای از پیامدها همراه است.

هیچ کاری انجام ندهید منجر به بدبختی شما می شود. ترک کار مستلزم جستجوی یک شغل جدید است، اگرچه در برخی موارد ممکن است بهترین کار باشد. در مورد ترک بی سر و صدا، یکی از مشکلات آن این است که می تواند باعث واکنش شدید شود، که در حال حاضر در قالب یک روند جدید دیگر، “اخراج بی سر و صدا” یا مدیرانی که از تاکتیک های منفعل-تهاجمی به همان اندازه برای جذب کارمندان خاص استفاده می کنند، می بینیم. فقط به طور کامل ترک کنید. هیچ یک از این گزینه ها جذابیت خاصی ندارند. بنابراین بیایید در مورد گزینه چهارم صحبت کنیم: انجام کاری در مورد آن. اگر و در صورت امکان، این به طور کلی بهترین اقدام است.

فضا: مرز نهایی قبل از ترک

همانطور که اذعان داشتید، گاهی اوقات ترک (ترک واقعی، نه ترک آرام) ممکن است در واقع یک اقدام مطلوب باشد، اما تنها پس از اینکه تلاشی واقعی – شاید حتی چندین بار – برای بهبود وضعیت خود انجام دهید. در بیشتر موقعیت‌های کاری، بهبود وضعیت به‌طور اجتناب‌ناپذیر، دیر یا زود به معنای برقراری ارتباط با افرادی است که قدرت و نفوذ بیشتری نسبت به شما در محل کار شما دارند. این عمل به دست آوردن مدیریت در کنار شما، گاهی اوقات «تأثیر به سمت بالا» نامیده می‌شود، اما هر چه که آن را انتخاب کنید، راه‌های مؤثر و راه‌های ناکارآمدی برای انجام آن وجود دارد.

از آنجایی که من طرفدار مانتراها و کلمات اختصاری برای اهداف یادگاری هستم، در اینجا یک مخفف وجود دارد که به شما کمک می کند پنج مرحله را برای کار مؤثر با مدیریت برای بهبود وضعیت کاری خود به خاطر بسپارید: S-P-A-C-E یا SPACE. مخفف صداقت، دیدگاه، ارزیابی، همکاری و اجراست. به این فکر کنید که قبل از اقدام، وقت و «فضا» را برای فکر کردن در نظر بگیرید.

صداقت: نیت شما باید واقعی باشد

اولین قدم صرفاً تصمیم گیری آگاهانه است که قرار است متعهد شوید که به طور فعال وضعیت را بهتر کنید. برخی ممکن است استدلال کنند که این یک مرحله ضروری نیست، اما چند دلیل برای این کار وجود دارد. اولین مورد این است که بیشتر مردم قبل از عمل فکر و تفکر نمی کنند. اعمال آن‌ها از ترکیبی از عادت و احساسات ناشی می‌شود – به عبارت دیگر، در پاسخ به محرک‌های بیرونی، هر آنچه را که دوست دارند، می‌گویند و انجام می‌دهند.

مشکل این است که نه عادت و نه احساس قابل اعتماد نیستند و هر دو به یکدیگر تغذیه می کنند. واکنش منفی به رویدادها برای بسیاری از مردم یک عادت است، و بدون قصد صادقانه برای ترک چنین عاداتی، هیچ چیزی برای قطع این مسیر خودکار وجود ندارد.

قطع کردن مسیرهای معمول کاملاً امکان پذیر است، اما به تلاش آگاهانه نیاز دارد. حتی اگر شما فردی هستید که معمولاً نسبت به چیزها واکنش منفی نشان نمی‌دهید، همه ما دکمه‌های خود را داریم و هرگز نمی‌دانید چه زمانی ممکن است کسی در زمان نامناسبی دکمه شما را فشار دهد. صمیمانه بودن با قصد آگاهانه برای برقراری ارتباط موثر قبل از انجام هر کار دیگری، شانس کنترل باقی ماندن و تلاش برای راه حل مثبت را حتی اگر طرف مقابل واکنش منفی نشان دهد، به حداکثر می رساند.

دیدگاه: چرا به آن نیاز دارید

منظور من از «دیدگاه» این است که از نظر ذهنی خود را به جای رئیستان بگذارید. اکنون، متوجه شدم که این پیشنهاد ممکن است برای برخی افراد تحریک کننده باشد. “چرا باید این کار را انجام دهم؟” ممکن است بگویید آنها باید خودشان را به جای من بگذارند!

خوب، بله، اما این چالش است. در حالی که شما ممکن است یک رئیس داشته باشید، بیشتر رئیس ها بیش از یک زیردستان دارند. مهم نیست که یک نفر چقدر رهبر خوبی باشد، چیزی به نام “مشکل چند حوزه انتخابیه” وجود دارد، که برای یک رئیس، به این معنی است که مطلقاً هیچ راهی برای خوشحال کردن همه همیشه وجود ندارد، و گاهی اوقات ممکن است شما همان کسی باشید که با احساس ناراحتی باقی می ماند.

اتخاذ دیدگاه رئیس خود، تا جایی که می توانید، می تواند به شما کمک کند تا ذهنیت مناسبی برای حل مشکلات داشته باشید. به جای اینکه شما قربانی باشید، موقعیت ناخوشایند شما ممکن است بیشتر نتیجه یک موقعیت چالش برانگیز باشد که در آن رئیس شما تمام تلاش خود را برای انجام درست توسط همه انجام داده است. این درک شما را از “دیگر” کردن رئیس خود باز می دارد و به جای رویکردی متضاد، رویکرد مشارکتی را برای حل مشکل تسهیل می کند.

 

ارزیابی: سنجش بهترین رویکرد

حتی در یک موقعیت حل مشکل مشارکتی، هنوز طیفی از تاکتیک‌های ممکن وجود دارد که ممکن است با افراد خاص بهتر از دیگران کار کند. ارزیابی این همان چیزی است که به عنوان مثال، آیا رئیس شما صریح و ساده صحبت است؟ یا بیشتر از نوع غیر مستقیم و با درایت هستند؟ سنجش این امر بسیار مهم است زیرا می خواهید بتوانید با سبک ارتباطی مافوق خود هماهنگ شوید.

آیا آنها داده محور هستند؟ اعداد را آماده کنید. آیا آنها متفکر کلامی هستند؟ در نظر داشته باشید که نیازهای خود را به صورت کتبی بیان کنید. آیا آنها متفکران بسیار بصری هستند؟ شاید نمودارها و نمودارها بتوانند بخشی از رویکرد شما باشند. اگر مطمئن نیستید که سبک ارتباطی ترجیحی رئیستان چیست، شاید تلاش کافی برای کشف این موضوع نکرده باشید، یا بدتر از آن، هرگز به ذهنتان خطور نکرده است که شاید باید انجام می دادید.

همکاری: کار با، نه علیه تا این مرحله، بسیاری از کارها ذهنی بوده است. اکنون، شما در واقع با افراد بالاتر خود برای بهبود وضعیت خود در تعامل خواهید بود. خوشبختانه، اگر سه مرحله اول بالا را طی کرده باشید، راه رو به جلو باید کاملاً روشن باشد. اگر رئیس شما صریح است، می‌توانید صریح بگویید که با چیزی مشکل دارید، اما می‌خواهید با هم همکاری کنید تا راه حلی پیدا کنید. رئیس شما احتمالاً از صریح بودن شما قدردانی خواهد کرد به جای اینکه در اطراف بوته بکوبید، یا بدتر از آن، رویکرد منفعلانه-پرخاشگرانه و ترک آرام را در پیش بگیرید. آنها همچنین احتمالاً از نگرش همکاری شما قدردانی خواهند کرد.

از سوی دیگر، اگر در مرحله ارزیابی دچار سردرگمی شدید و مطمئن نیستید که سبک ارتباطی مورد علاقه رئیستان چیست (مثلاً شاید مدت زیادی در شرکت نبوده‌اید)، می‌توانید مرحله همکاری را با ارزیابی ادغام کنید. صحنه. شما فقط می توانید از آنها بپرسید که آنها فکر می کنند بهترین راه برای حل مشکل چیست. زمانی را برای صحبت تعیین کنید و سپس چیزی در این زمینه بگویید: «من مشکلی دارم و می‌خواهم برای حل آن با شما کار کنم، اما مطمئن نیستم بهترین راه چیست. خیلی دوست داشتم بدونم چی تو ذهنت میگذره.”

باز هم، صداقت در مورد تمایل به حل یک مشکل، اما ندانستن بهترین راه برای انجام آن، همراه با نگرش مشارکتی، به احتمال زیاد مدیریت را پذیرا خواهد کرد. اگر اینطور نیست، در این حالت ممکن است بخواهید واقعاً در نظر بگیرید که آیا تغییر در مشاغل واقعاً مورد نیاز است یا خیر.

اجرا: از انجام تا پایداری

مرحله قبلی، همکاری، ممکن است توسط برخی به عنوان آخرین مرحله از این فرآیند تلقی شود. این نیست. هنگامی که با مدیریت کار کردید تا یک مشکل را به روشی فعال و مشارکتی حل کنید، باید با حسن نیت تلاش کنید تا به راه حل مشارکتی فرصتی برای کار کردن داده شود. بهبود روابط چالش برانگیز است و این فرآیند معمولاً نه فوری و نه خطی است. اجرا یادآوری است که باید به آن ادامه دهید تا زمانی که در بهبود وضعیت موفق باشید یا به نقطه ای برگردید که باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید در سازمان خود بمانید یا خیر.

مخفف SPACE را به حافظه اختصاص دهید و آن را در جایی یادداشت کنید که بتوانید به راحتی آن را ببینید. هر زمان که مشکلی دارید که افراد دیگر را درگیر می کند (که بیشتر مشکلات است)، در کل فرآیند فکر کنید.

نوشته ای از کلینیک آنلاین روانشناسی

Therapy Center

02188015978

09334946711