سلامت روان

تخیل اخلاقی و”بی امیدی” پس از تروما

تخیل اخلاقی و”بی امیدی” پس از تروما: در طول سال‌ها، من یک رویا تکراری دیده‌ام: در یک اتاق عمل بد نور و موقتی هستم که در مقابل یک بدن کتک خورده ایستاده‌ام. من جراح نیستم نمی دانم چه کنم. اما باید کاری کرد. با ترس و زور زدن چشمانم را نبندم، قفسه سینه بیمار را بریدم. درست زمانی که تحملش زیاد است، قلب را قرمز می‌بینم که می‌تپد. من از خواب بیدار می شوم که نیاز به انجام کاری دارم و نمی توانم تصمیم بگیرم آن «چیز» چه چیزی باشد.

این رویا با من می ماند زیرا منعکس کننده یک تجربه عاطفی آشنا در کار من به عنوان یک روانشناس بالینی است: هر بار که برای ملاقات با فردی که ازاختلال اضطراب پس از سانحه PTSD)) رنج می برد، می نشینم، در انتظار تراژدی و خشونتی که قرار است در مورد آن بشنوم، خشمگین می شوم. به خاطر مراقبت عمیقی که از بیمارانم علیرغم سختی هایشان ناشی می شود، فروتن باشم. و با این کار، نشان می دهند که چه کاری باید انجام شود.

کنجکاوی من باعث شد تا با دیگرانی که خارج از عمل بالینی خود آنها را “مراندرس” می نامم مصاحبه کنم. داستان‌های آن‌ها تأیید می‌کند که در حالی که دیدگاه مدرن PTSD نشان‌دهنده پیشرفت عمده در جهت درک تأثیر خشونت است، تمرکز آن بر اضطراب منجر به تشخیصی بی‌روح و پزشکی می‌شود که دامنه تجربه آنها را منعکس نمی‌کند. در مقابل، مسئولیت اخلاقی «مدرس» ظرفیت عمیقی برای شفای خود و جهان بر اساس میراثی از شفقت نشان می‌دهد.

بازماندگان تروما با یک انتخاب گیج کننده روبرو هستند: آنها می توانند تلاش کنند به واقعیت قبلی بازگردند – زمانی که احساس استقلال و امنیت می کردند – یا می توانند با یک واقعیت جدید بر اساس آسیب پذیری مشترک روبرو شوند. این یک محاسبه اخلاقی است که متضمن تخیل اخلاقی است.

ادموند بورک مفهوم تخیل اخلاقی را در کتاب خود در سال 1789 بازتاب یک انقلاب در فرانسه معرفی کرد. یک ویژگی تخیل اخلاقی این است که متضمن تغییر در احساس خود و دیگری است. به وضوح جدیدی در مورد وابستگی و مسئولیت متقابل منجر می شود.

در سال 1967، مارتین لوتر کینگ، جونیور، به انجمن روانشناسی آمریکا درباره بسیاری از چهره‌های بی‌عدالتی که کشور با آن روبه‌رو بود، گفت و از مبارزه حقوق مدنی، نیاز به خلاقیت روان‌شناسان در بازنگری روایات خود را بیرون کشید:

شما که در حوزه روانشناسی هستید حرف بزرگی به ما داده اید. این کلمه ناسازگار است. شما می گویید که همه باید به دنبال یک زندگی تنظیم شده باشند تا از شخصیت های روان رنجور و اسکیزوفرنی دوری کنند. [من می گویم] مردان و زنان باید به اندازه پیامبر عاموس ناسازگار باشند، که در میان بی عدالتی های روزگار خود، می توانست با کلماتی فریاد بزند که در طول قرن ها تکرار می شود.

و از طریق چنین ناسازگاری خلاقانه ای، ممکن است بتوانیم از نیمه شب تیره و مهجور بی انسانیتی انسان نسبت به انسان، در سپیده دم روشن و درخشان آزادی و عدالت بیرون بیاییم.

تخیل اخلاقی کینگ که در پاسخ به بار خشونت صد ساله و آسیب های تحقیرآمیز متولد شد، به محصول طبیعی آن منتهی شد: امید. تخیل اخلاقی «مندرس» مسیری مشابه از رنج تا امید را طی می کند.

در سال 2016، با آلیسون مالمن، مدیر و بنیانگذار Active Minds، یک سازمان غیرانتفاعی که به دانش آموزان کمک می کند تا بر انگ بیماری روانی غلبه کنند، مصاحبه کردم.

زمانی که آلیسون دانشجوی سال اول دانشگاه بود، برادر بزرگترش، برایان، خودکشی کرد. در مراسم تشییع جنازه، آلیسون متوجه شد که تعداد کمی از دوستان نزدیک برایان از افسردگی او اطلاع داشتند. انگ او را از جستجوی درک و حمایتی که می‌توانست زندگی‌اش را نجات دهد، باز داشته است.

زمانی که آلیسون به مدرسه بازگشت، در یک نمایشگاه فعالیت های دانش آموزی با جزوه ای دست نویس ایستاد که به نیاز به درک بیماری روانی در بین دانش آموزان می پرداخت. 19 سال بعد، Active Minds بیش از 600 فصل در دانشگاه های سراسر ایالات متحده دارد که سالانه به بیش از 1.9 میلیون نفر می رسد.

از آلیسون پرسیدم که چگونه از غم خودش بیرون آمده و به دیگران اهمیت می دهد.

آیا او این را با کمک در درمان کشف کرد؟ او گفت: «من در حال درمان بودم، اما نه، هرگز آن را مطرح نکردم. با نحوه عملکرد درمان معمولاً مطابقت نداشت.

“به محض مرگ برایان، می دانستم که می خواهم کاری در مورد آن انجام دهم. ای کاش همه می توانستند این را تجربه کنند، اگر چنین رویداد آسیب زا را تجربه کرده اند، زیرا این به شما چیزی می دهد که بتوانید آن را نگه دارید و در مورد آن مثبت باشید.

او این اصرار برای انجام کاری را چگونه توضیح داد؟

حدس می زنم سوال من این است که چگونه نمی توانید؟ من از این واقعیت که برایان این تجربه دردناک را در زندگی خود تجربه کرده بود گیج شدم و فهمیدم که برای بچه های هم سن و سال من غیرعادی نیست و باید به خودم یاد بدهم. فکرم را متعجب کردم که دیگران این کار را انجام نمی‌دهند، و بنابراین یک نفر مجبور شد این کار را انجام دهد تا افراد دیگری مانند برایان بدانند که آنها تنها نیستند.

این خنده دار است، زیرا تعدادی از مردم به من گفته اند، “کاری که تو انجام می دهی بسیار عالی است.” فقط زمانی که مردم چنین چیزهایی را به من می گویند، به ذهنم می رسد که همه این کار را انجام نمی دهند. هنوز هم برای من بی‌معنی است. برایان از جهنم گذشت و نیازی به این کار نداشت، پس چرا هیچ کس دیگری این کار را نمی کند؟ باشه، انجامش میدم کلمه “مراقبت” بخشی از این فرآیند فکری نیست.

چشمانم به طرف حرفه ای باز شد لکه و چشمانم به روی خودم باز شد.

فیلسوفان بر این متقابل بین خود و شکنندگی دیگران تأکید کرده اند. گابریل مارسل آن را به عنوان “من به تو برای ما امیدوارم”.

النا پولچینی آسیب‌پذیری را یک داده در زندگی می‌دانست، «یک داده اصلی که نمی‌توانیم از آن فرار کنیم.

در آثار امانوئل لویناس، این آسیب‌پذیری بار دیگری را به ما نشان می‌دهد و همچنین فرصت اولیه را برای تبدیل شدن به خود «در دستان یکدیگر، در رحمت یکدیگر» به ما نشان می‌دهد.

آلیسون پس از مرگ برادرش وارد درمان شد. او هرگز از تخیل اخلاقی خود – از جاه طلبی خود برای مراقبت و آموزش دیگران – صحبت نکرد. با این حال، تجربه تروما به او اجازه داد تا خود را عمیقاً در تجربه دیگران تصور کند. آن جهش تخیل اخلاقی امیدی را در درون و از طریق دیگران ایجاد می کند که هیچ کس به تنهایی نمی تواند به آن دست یابد.

در همین حال، پزشکان مانند من اغلب معتقدند که کاهش اضطراب بهترین امید را برای بیماران ما فراهم می کند. اما، در مقایسه با امیدی که مالمون با دوستان کالجش به افتخار برایان و از طرف دانشجویان دانشگاه در همه جا پرورش داد، امید درمانی نشان دهنده تخیل محدودی است که فرد را به وعده یک خود مستقل بازمی گرداند که هنوز در خطر است. انزوا – امیدی بی روح که می توان آن را «ناامید» نامید.

تخیل اخلاقی خود را به دیگران متصل می کند.

در مواجهه با خشونت، درمانگران، مانند بسیاری از افراد دلسوز، می‌خواهند آسیب را ناپدید کنند، اگرچه نمی‌توان آن را فراموش کرد. امید درمانی به انکار وابستگی متقابل ما در مواجهه با خطر و بی عدالتی تبدیل می شود. «ناامید» آن، مانند امید سیاستمداران و رهبران، نوید بازگشت به نجات و امنیت را می دهد که قبلاً به قربانی به عنوان توهمی نشان داده شده است. وفاداری به تخیل خدمت به خود را پنهان می کند.

امید شخصی “مردوگران” که در خدمت به دیگران تحقق می یابد، در مورد ضعف ما صادق است و به وعده تعمیر امیدوار است.

نوشته ای از کلینیک آنلاین روانشناسی

Therapy Center

02188015978

09334946711