خود تشخیصی اختلال دوقطبی
خود تشخیصی اختلال دوقطبی: اختلال دوقطبی یکی از مهم ترین و ناتوان کننده ترین شرایط سلامت روان است. به طور معمول، افراد مبتلا به اختلال دو قطبی به طور متناوب بین دوره های افسردگی و افزایش خلق و خو، که به عنوان دوره های شیدایی نیز شناخته می شوند. تغییر می کنند. در مرحله افسردگی درجات مختلفی از غم و اندوه، از دست دادن لذت، کاهش انرژی، تغییر اشتها و حتی گاهی اوقات افکار مرگ و خودکشی را تجربه می کنند. در حالی که در دوره های شیدایی برعکس این اتفاق می افتد. ودر طول شیدایی، فرد میتواند به شدت احساس شادی یا تحریکپذیری، پر انرژی، اعتماد به نفس بیش از حد، پرحرفی و رفتاری غیرعادی کند.مانند رفتار تکانشی و ریسکهایی که معمولاً نمیپذیرد.
برای سالها، مفهوم اختلال دو قطبی مبهم بود. عبارات خاصی که در گذشته برای توصیف اختلال دو قطبی استفاده می شد. مانند “بیماری شیدایی- افسردگی” یا “روان پریشی شیدایی- افسردگی”، مفاهیم منفی به دست آورده اند و به انگ مرتبط با این وضعیت کمک کرده اند.
با این حال، در طول دو دهه گذشته، تلاش قابل توجهی برای ایجاد آگاهی بیشتر در مورد این اختلال در بین ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی، بیماران و خانواده ها انجام شده است. و بر وجود درمان های موثر با هدف تسکین علائم و بهبود کیفیت زندگی بیماران تاکید شده است. اختلال دو قطبی در فرهنگ عامه گنجانده شده است. و در کتاب ها، فیلم ها، و سریال های تلویزیونی به تصویر کشیده شده است. اغلب با درجه بالایی از واقع گرایی. تعداد زیادی از افراد مشهور و سایر افراد بسیار موفق تجربیات خود را از داشتن این اختلال به طور عمومی به اشتراک گذاشته اند.که منجر به کاهش انگ و افزایش آگاهی عمومی شده است.
با این وجود، دسترسی آسان به اطلاعات مربوط به این اختلال و افزایش محبوبیت آن ممکن است عواقب غیر قابل پیش بینی داشته باشد. در عصر اینترنت، یافتن معیارهای تشخیصی و سایر توضیحات مربوطه بسیار آسان است. حتی برخی از وبسایتها ابزارهای غربالگری آنلاین برای این اختلال را نیز دارند که میتواند در عرض چند دقیقه پر شود. در نتیجه، افرادی که مشکوک هستند خود یا یکی از اعضای خانواده ممکن است دچار این اختلال باشند.میتوانند به سرعت اطلاعاتی را جمعآوری کنند. و برای علائم خود “تشخیص اولیه” (خود تشخیصی اختلال دوقطبی)ارائه دهند.
آیا این خوب است یا خیر؟
دسترسی به اطلاعات هیچ اشکالی ندارد. و برای کسی که مشکلات سلامت روانی را تجربه می کند. کاملاً قابل درک است که سعی کند تا حد امکان در مورد آنها بیاموزد. همه ما در هنگام تجربه مشکلات از هر ماهیت وسوسه میشویم به اینترنت برویم. و اغلب هم اطلاعات مفیدی را پیدا میکنیم که ما را به سمت راهحل یا منابعی برای کمک راهنمایی میکند. از سوی دیگر، اطلاعاتی که به صورت آنلاین در دسترس هستند. اغلب ممکن است اشتباه تفسیر شوند و گاهی اوقات گمراه کننده باشند. در مورد خاص اختلال دو قطبی، اطلاعات نادرست به دلایل متعددی می تواند نگران کننده باشد.
اولاً، تشخیص اختلال دو قطبی کار آسانی نیست. در زندگی واقعی، علائم افسردگی و شیدایی اغلب آنقدر واضح نیستند که در فیلمها یا نشریاتی که این اختلال را توضیح میدهند، واضح نیستند. حتی متخصصان سلامت روان با تجربه قابل توجهی ممکن است برای رسیدن به تشخیص این اختلال تلاش کنند. به خصوص پس از اینکه برای اولین بار با یک بیمار ملاقات کردند. و به اطلاعات کافی از بستگان یا دوستان دسترسی نداشتند. بنابراین، بسیار غیر واقعی است که کسی بر اساس اطلاعات به دست آمده از وب سایت ها، این اختلال را در خود یا یکی از اعضای خانواده خود تشخیص دهد.
ثانیاً، هنوز یک آزمایش تشخیصی دقیق وجود ندارد که بتواند با درجه ای از دقت بالا، تشخیص دهد. که آیا فردی اختلال دو قطبی دارد یا خیر. بسیاری از شرایط پزشکی، مانند ذات الریه، با علائم فیزیکی همراه هستند و با استفاده از آزمایشات (مانند آزمایش خون، اشعه ایکس قفسه سینه) قابل تشخیص هستند. این مورد درارتباط با این اختلال صدق نمی کند. علیرغم پیشرفتهای فراوان در درک عوامل بیولوژیکی که به نظر میرسد در ایجاد این اختلال نقش دارند، تشخیص آن کاملاً بالینی است و بر اساس علائم و تاریخچه به جای آزمایشهای آزمایشگاهی و تصویربرداری است. تخصص و تجربه ارائهدهنده سلامت روان با بیماران مشابه به آنها امکان میدهد تعیین کنند که آیا سابقه فرد با تشخیص اختلال دو قطبی مطابقت دارد یا خیر.
سوما، علائم اختلال دو قطبی می تواند به راحتی توسط فردی بدون آموزش بهداشت روانی اشتباه تفسیر شود یا ارزش ظاهری پیدا کند. هنگام تلاش برای تایید یک برداشت اولیه، ذهن ما اغلب درگیر سوگیری تاییدی می شود – ما تمایل داریم به جای اطلاعاتی که مخالف آن است، بر اطلاعاتی تمرکز کنیم که باور ما را تایید می کند. فردی که با این فرض شروع می کند که می تواند دچار این اختلال باشد ممکن است معتقد باشد که معیارهای تشخیصی خاصی برای آنها اعمال می شود. در مقابل، اگر فردی به شدت متقاعد شود که این اختلال را ندارد، ذهن او ممکن است به طور خودکار معیارهای تشخیصی را بهعنوان عدم توصیف دقیق آنها تفسیر کند.
دسترسی به اطلاعات موجود در مورد اختلال دو قطبی و تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آن اشکالی ندارد. اما عاقلانه است که همیشه اطلاعات تشخیصی را که به صورت آنلاین به دست می آورید با متخصص مربوطه چک کنیم. مهمتر از همه، همیشه به خاطر داشته باشید که ما نمیتوانیم بهطور دقیق خود را مبتلا به اختلال دو قطبی یا سایر بیماریهای روانی تشخیص دهیم (خود تشخیصی اختلال دوقطبی). و اگر مشکوک به داشتن این اختلال هستید به دنبال یک متخصص سلامت روان باشید.
نوشته ای از کلینیک آنلاین
Therapy Center
02188015978
09334946711