روان نیوز

2 مورد خود آزمایی موثر در بهبود سلامت روان شما: مردم اغلب بر این باورند که دارای شرایط سلامت روانی مانند افسردگی، اضطراب، دوقطبی، مرزی و اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) هستند. اما مقصر واقعی می تواند نوع تغذیه آنها باشد.

بعد از بیش از 15 سال به عنوان یک درمانگر متخصص تغذیه ، با افراد زیادی ملاقات کردم که علائم آنها (بیش از حد تحریک پذیری، غمگینی، عصبانیت، نوسانات خلقی و غیره) زمانی که بهترین راه های تغذیه خود را پیدا کردند تا حد زیادی بهبود یافته و یا حتی ناپدید شدند. و به یاد دارم که در ابتدا از اینکه چقدر عادات غذایی ما می تواند در علائم سلامت روان نقش داشته باشد، متعجب بودم.

تاریخچه این موضوع

من این موضوع را با همکارم، بث هارل،(یک متخصص تغذیه) مطرح کردم. او زمانی را به من یادآوری کرد که بسیاری از ما احتمالاً علائم سلامت روانی ناخواسته را از عادات غذایی خود تجربه می کردیم. مغز شما حدود 60 درصد چربی دارد، و در دوران بدون چربی، مردم برای ثابت نگه داشتن خلق و خوی خود هورمون نمی ساختند.» از آن زمان، تحقیقات به طور مکرر به ما نشان داده است که رژیم های بدون چربی و کم چرب می توانند باعث افراد عصبانی، افسرده یا هر دو.

در دهه 1940، آزمایش گرسنگی مینه‌سوتا اطلاعات زیادی در مورد کم‌خوری در اختیار ما قرار داد، که می‌توان از آن به عنوان «رژیم غذایی» امروزی نیز یاد کرد. خلاصه داستان: در دهه 1940، افراد تحت آزمون ( آقایان) در رابطه با اثرات کاهش کالری‌شان به میزان کمتر از نصف به مدت شش ماه برای مجموع 1570 کیلوکالری روزانه مورد مطالعه قرار گرفتند.محققان فهرستی از تغییرات و علائم را در طول آن دوره نیمه گرسنگی ثبت کردند. که شامل موارد زیر می باشند:

• عدم احساس نشاط
• حس بی تفاوتی
• از دست دادن میل جنسی
• محدود شدن منافع
• عصبی بودن
• ناتوانی در تمرکز

لیست موارد بالا را مشاهده کنید و تصور کنید، برای مثال، شادی و نشاط را تجربه می‌کنید و سپس دوره‌های پریود پایینی را تجربه می‌کنید. ممکن است که به اختلال دو قطبی شک کنید، درست است؟ اگر در عوض با ترکیبی از موارد زیر سر و کار داشته باشید: شروع بی تفاوتی، از دست دادن میل جنسی، و محدود شدن علایق، چه طور؟ این می تواند نشان دهنده افسردگی باشد. شاید شما عصبی هستید، که اغلب مردم اضطراب را توصیف می کنند. یا شاید شما نمی توانید تمرکز کنید، یکی از ویژگی های کلیدی ADHD یا همان اختلال نقص توجه است.

اگر متوجه نبودید که کم‌خوری شما می‌تواند این علائم را ایجاد کند، ممکن است فکر کنید که یک بیماری روانی دارید. (با تمام اطلاعات موجود در گوگل و رسانه های اجتماعی، تشخیص خود به خود سخت است، درست است؟) با این حال، در مورد کم خوری، اصلاح تغذیه ممکن است تا حدی یا به طور کامل علائم ناخواسته شما را برطرف کند.

اما چه زمانی و چرا این روزها کم خوری می کنیم؟ کمبود مواد غذایی و مقرون به صرفه نبودن آن وجود دارد که بر برنامه غذایی بسیاری از افراد تأثیر می گذارد. همچنین، یک توصیه پزشکی مکرر این است که “برای سلامتی خود” وزن کم کنید. بنابراین شما مقدار کالری دریافتی خود را کاهش می دهید.

2 مورد خود آزمایی موثر در بهبود سلامت روان شما

امروزه، علم رابطه بین تغذیه و سلامت روان ما را تأیید می کند. با این حال، بر خلاف آن چه که در رسانه ها اعلام می شود. تحقیقات بیشتری برای تایید غذاهای خاص به عنوان عوامل شفابخش، به معنی “غذا-دارو” خاص برای یک علامت سلامت روان خاص مورد نیاز است. بنابراین رسیدن به اصول اولیه ممکن است بهترین گزینه برای هرشخص نیازمند احساس خوب ذهنی و روانی (یا حداقل خوب بودن) باشد.

1. ایجاد تعادل در تعداد وعده های غذایی مصرفی: به عنوان مثال، ما می دانیم که کمبود غذا برای مدت زمان طولانی می تواند موجب بی حالی و ضعف شود. برای داشتن روحیه و انرژی ثابت، مت استرانبرگ، متخصص تغذیه، پیشنهاد می‌کند که با «قانون سه‌گانه» شروع کنیم. سعی کنید هر روز سه وعده غذایی متعادل، یک تا سه میان وعده در روز مصرف کنید. و بین وعده های غذایی و میان وعده ها بیش از 3 تا 4 ساعت فاصله نداشته باشید. مطمئن شوید که تمام مواد مغذی مورد نیاز را در وعده های غذایی خود قرار دهید (مانند نشاسته، پروتئین، چربی، میوه و/یا سبزیجات، و حداقل 8 واحد مایعات).

2. بررسی میزان مایعات مصرفی روزانه خود: آیا به اندازه کافی مایعات می خورید؟ مت به ما یادآوری می کند که کم آبی بسیار تأثیر می گذارد: «شناخت، خلق و خو، سطح انرژی، احساس خوب بودن، احساس اضطراب، افسردگی، خستگی و غیره. کم آبی بدن تنها 2 درصد به طور قابل توجهی عملکرد را در کارهایی که نیاز به توجه، روانی حرکتی و مهارت های حافظه فوری و همچنین ارزیابی وضعیت ذهنی دارند، مختل می کند.

با در نظر گرفتن این موضوع، عدم دریافت مایعات کافی ممکن است برخی از علائم اختلالات توجه (به عنوان مثال، ADHD)، خلق و خو و اختلالات اضطرابی را به همراه داشته باشد. (لطفاً توجه داشته باشید که نوشیدن بیش از از مردم شنیده‌ام که می‌گویند: «اگر آنچه را که توصیه می‌شود بخورم، این یا آن اندازه بودم.» اگر شما کسی هستید که چنین چیزهایی می گویید، متوجه می شوم. فرهنگ رژیم غذایی ایده‌آل‌هایی را در مورد «سلامت» به ما نشان می‌دهد، و سخت است که بدانیم واقعاً چه چیزی برای شما مناسب است.

این را با احترام از شما می پرسم: آیا اعتقادات خود را در مورد قانون سه گانه آزمایش کرده اید؟ اگر نه، ممکن است بر اساس پیش بینی ها و ترس ها باشد. و ممکن است شما را از احساس بهتر و بهبود سلامت روان بازدارند.حد آب نیز امکان پذیر است، به خصوص اگر شرایط پزشکی خاصی دارید.)

هشدار

برخی از افراد پس از مطالعه مقاله ای مشابه این به شدت درگیر پیگیری سلامت روان از طریق تغذیه خود می شوند. با این حال، نیت خوب آن‌ها می‌تواند بیش از حد باشد، و بدون اینکه متوجه شوند به اختلال خوردن دچار شوند. در عوض، آنها اغلب بر این باورند که باید بیشتر تلاش کنند تا سلامت، وزن، بهبودی یا سلامت روانی را که می‌خواهند به دست آورند.

به نظر می رسد که فرد مبتلا به اختلال خوردن قادر به خوردن «به طور معمول» نیست. انتخاب‌های آن‌ها در مورد غذا و ورزش به «من باید» یا «باید» تبدیل می‌شود؛ آنها نمی‌توانند کاری را که احساس می‌کنند باید انجام دهند، انجام ندهند.

افرادی که اختلالات خوردن را تجربه می کنند، معمولاً دچار مشکلات روانی اضافی می شوند.که برخی از آنها ممکن است توسط شیوه های غذایی مرتبط با بیماری آنها ایجاد یا شدیدتر شود.

جمع بندی

تجربه علائم اختلال سلامت روان می تواند خسته کننده و چالش برانگیز باشد. امتحان کردن دو خودآزمایی که در این مقاله به اشتراک گذاشته شده است ممکن است به شما کمک کند تا از سلامتی خود دفاع کنید.

ما تمایل داریم بپذیریم که شرایط پزشکی می تواند بر سلامت روان ما تأثیر بگذارد (به عنوان مثال، کم خونی ممکن است علائم افسردگی را تحریک یا تشدید کند). با این حال، دیدن الگوهای غذایی ما به روشی مشابه می تواند دشوار باشد  به خصوص با اطلاعات زیاد و بعضا گمراه کننده ای در مورد آنچه از نظر تغذیه برای ما بهتر است (مانند مدها، برنامه ها، برنامه ها، سبک زندگی) که به دست ما می رسد. با این وجود، الگوهای غذایی ما ممکن است علائم ناخواسته را ایجاد یا بدتر کند و یا مانع از تسکین شود.

اگر می خواهید این مفاهیم را با یک متخصص بیشتر بررسی کنید، سعی کنید با یک متخصص تغذیه یا یک درمانگر که در زمینه غذا خوردن و مسائل مربوطه به خوبی آموزش دیده است، تماس بگیرید. (این می تواند به این معنی باشد که آنها هزاران ساعت تمرین و آموزش تخصصی را تجربه کرده اند.) اگرچه هر دو متخصص در آموزش و دامنه (آنچه که تحت مجوز خود مجاز به انجام آن هستند) متفاوت هستند، هر دو ممکن است پشتیبانی مفیدی ارائه دهند.

نوشته ای از کلینیک آنلاین

Therapy Center

02188015978

09334946711