عاشقانه راهی مطمئن برای نابودکردن عشق 4
عاشقانه راهی مطمئن برای نابودکردن عشق 4 : در فرهنگ ادبی غرب، کتابی که به شکلی ژرف به بررسی چگونگی تأثیر قصههای عاشقانه بر روابط ما میپردازد، مادام بواری نوشتۀ گوستاو فلوبر است. در اوایل رمان میخوانیم که اِما بواری کودکیاش را در صومعهای گذرانده که پر از قصههای عاشقانۀ مهیج است. به همین خاطر او انتظار دارد که همسرش موجودی متعالی باشد، کسی که روح او را کاملاً درک میکند، یک حضور فکری و جنسیِ همیشه مهیج.
وقتی او سرانجام با مردی مهربان، اندیشمند، اما نهایتاً یک انسان و درنتیجه، غالباً ملالآور به نام چارلز ازدواج میکند، مقدمات سقوط او چیده میشود. اِما خیلی سریع در مواجهه با روزمرگیهای زندگی متأهلی دچار ملالت میشود. علاقهای به کارهای عادی خانه ندارد، از شام درست کردن، مرتبکردن قفسۀ پارچهها و داشتن شبهایی آرام با شوهرش متنفر است. نارضایتی او با به دنیا آمدن اولین بچه بدتر هم میشود. او به این نتیجه میرسد که زندگیاش به یک دلیل اصلی شدیداً به مشکل خورده است: این زندگی با چیزی که رمانهایش به او آموخته بودند، تفاوت زیادی دارد.
اِما در جستوجو برای هماهنگکردن واقعیت زندگیاش با هنر، وارد یکسری روابط نادرست با شخصیتهای بدنام میشود، پول زیادی خرج میکند، فرزندش را نادیده میگیرد و سرانجام، ورشکسته و رسوا، خودکشی میکند. فلوبر تقصیر را مستقیماً به گردن ادبیات میاندازد: نوع خاصی از رمان عاشقانه عامل مرگ اِما بواری است. فلوبر رمانی را مینویسد که بواری برای تحمل واقعیت ازدواج میبایست آن را میخواند، اما متأسفانه او تنها کسی است که نخواهد توانست از حکمت کنایهآمیز و واقعگرایانۀ فلوبر بهره ببرد.
ما هم بعضی مواقع مانند اِما بواری فریب میخوریم، چون هنرمان پر از حذفیات است. مثلاً در بسیاری از قصههای عاشقانه، مسئلۀ شغل بهندرت تأثیری در ماندگاریِ رابطه دارد. درحالیکه در واقعیت، یکی از چیزهایی که هرگونه رابطهای را توجیه میکند این است که دو نفر را قادر سازد تا بهعنوان یک واحد اقتصادی مشترک و باثبات، برای تربیت نسل بعد عمل نمایند. این بههیچوجه مسئلۀ پیشپاافتادهای نیست. در اینجا موقعیتهایی ناب برای قهرمانپروری وجود دارد، بهخصوص در مورد شستن لباسها. اما در هنر بهندرت دربارۀ چنین چیزهایی میشنویم.یکی از کتابهای محوریِ رمانتیسیسم، کتابی است که بیش از هر اثر دیگر به مردم آموخت که چگونه به روشی جدید عشق بورزند؛ این کتاب را گوته، شاعر و فیلسوف آلمانی، بانام رنجهای ورتر جوان در سال ۱۷۷۴ یعنی بین بیستوچهار تا بیستوشش سالگیاش نوشته است. این رمان فوراً به کتابی پرفروش در آلمان، انگلیس و فرانسه تبدیل شد؛ ناپلئون هفت بار آن را خواند. داستان دربارۀ دانشجویی به نام ورتر و عشق بیفرجامش به یک زن جوان به نام شارلوت است که نامزد دارد. لحن نوشتارْ پراشتیاق و سوزان است. اما نکتۀ مهم اینجاست که ورتر هرچه بیشتر عاشق شارلوت میشود، هرگز به فکر نمیافتد که نیاز دارد شغلی داشته باشد. عشق رمانتیک یک تجربۀ متجملانه است.
روان نیوز (تازه ترین مطالب در حوزه روانشناسی)
گردآوری کننده : ماندانا دانشیان