عاشقانه راهی مطمئن برای نابودکردن عشق 1
عاشقانه راهی مطمئن برای نابودکردن عشق : رمان عاشقانه راهی مطمئن برای نابودکردن عشق است. آنچه نیاز داریم، داستانهایی عاشقانه است که در عینحال، غیررمانتیک هم باشد.
آلن دوباتن
عاشق شدنْ فرایندی شخصی و خود انگیخته به نظر میرسد. عجیب و شاید کمی توهینآمیز است که بگوییم ما فقط کاری را کپی میکنیم که رمانها و فیلمها به ما یاد میدهند. البته تفاوتهای نحوۀ عشقورزی در طول تاریخ نشان میدهد که سبک عشق ورزیدنِ ما را، تا حد زیادی، تلقینات محیط غالب پیرامون تعیین میکند. در برخی دورهها، با دیدن قوزک پای معشوق از حال میرویم؛ در دورههای دیگری، با بیاعتنایی، رمانتیسیسم را کنار میگذاریم و به دغدغههای خانوادگی و عملی روی میآوریم. ما عشق ورزیدن را با کپیکردنِ طیفی از اشاراتِ کموبیش ظریف یاد میگیریم که فرهنگمان آنها را تولید کرده است. یا به تعبیر شیطنتبارِ فرانسوا دولا روشفوکو که مشاهدهگرِ دقیقِ ضعفهای انسانی است، «آدمهایی هستند که اگر به گوششان نمیخورد که چیزی به نام عشق وجود دارد، هرگز عاشق نمیشدند».
طی قرنها، مهمترین عاملی که نحوۀ عشقورزی ما را رقم زده، هنر بوده است. از طریق رمانها، شعرها، ترانهها و بعدتر، فیلمها بوده است که یاد گرفتهایم برای کدام ابعادِ احساساتمان باید ارزش قائل شویم و تأکید عاطفیمان را باید به چه سمت و سویی هدایت کنیم.
این غمانگیز است. مسئله این نیست که هنر بد بوده است. درواقع آثار هنریِ زیادی به بالاترین کمال زیباییشناختی رسیدهاند. مسئله اینجاست که بازنمودهای عشق در فرهنگ، معمولاً از نظر روانشناختی عمیقاً گمراهکننده بودهاند. آمار قطع رابطهها نشان میدهد که ما در عشقورزی واقعاً بد هستیم؛ و این بدبودن در عشقورزی، مشکلی است که حداقل تا حدی میتوان آن را به فرهنگ نسبت داد. مانع اصلیِ داشتن روابط بهتر شاید همین کیفیتهای هنریِ ما باشد.
روان نیوز (تازه ترین مطالب در حوزه روانشناسی)
گردآوری کننده : ماندانا دانشیان