زوج و ارتباط

مبانی رویکرد راه حل محور در خانواده و زوج درمانی

مبانی رویکرد راه حل محور

1. هيچ واقعيت عيني و خارجي وجود ندارد؛ بلكه حقيقت و واقعيت يك پديده ي ذهني است . افراد مختلف از يكمساله ذهنيت هاي متفاوتي د ارند كه هر كدام به نوبه ي خود واقعيت ذهني تلقي مي شود.

2.مشکل چیزی جز راه حل های اشتباه نیست و برای آن باید راه حل را اصلاح کرد.

3. تغییرات کوچک به تغییرات بزرگ منجر می شوند به همین دلیل آنچه در درمان اهمیت دارد برداشتن اولینگام است( مانند بازی دومینو که تکان دادن اولین مهره در آن نقش کلیدی دارد).

4.در این رویکرد اعتقاد بر این است که مراجعان قادر به ایجاد راه حل برای حل مشکلات خود هستند. آنهامخالفتی با تغییر ندارند بلکه خواهان تغییر هستند.

5.این درمان به جای محتوا بر فرآیند تاکید دارد. به عبارت دیگر، این درمان بر تغییر متمرکز است نه بررسیمحتوای مشکل.

6. رویکرد راه حل محور به جای غرق شدن در گذشته و ریشه یابی علل مشکل، بر حال و آینده تاکید دارد.

7.وظیفه ی درمانگر هدایت مراجع در مسیر تغییر است نه نشان دادن هدف نهایی.

8.درمانگر ابزار بیرونی ندارد بلکه از توانایی های خود برای حل مشکل استفاده می کند. در واقع مراجع در اینرویکرد به عنوان یک متخصص در نظر گرفته می شود و نه یک بیمار نا توان(گاترمن[3]، 2007).

 اهداف درمانی

هدف مدل راه حل-محور نیز مانند مدل MRI حل گلایه هایی است که مطرح می شود.آنها این کار را با کمک به مراجع برای تفکر درباره فعالیت متفاوتی که موجب خشنودی بیشتر او در زندگی اش می شود و یا انجام چنین فعالیتی، محقق می سازد.

آنها معتقدند که انسان ها خود حائز مهارت حل قوت و توانایی های خود عاجز مانده اند. گاهی وقت ها فقط یک تغییر جهت ساده از آنچه که کارایی خوبی برایشان نداشته است به آنچه که قبلا برایشان کار آمد بوده است،می تواند یادآور این منابع به مراجعان باشد.در مواقع دیگر،شاید لازم باشد انسان ها در جستجوی توانایی هایی باشند که در حال حاضر از آن استفاده نمی کنند وآن مهارت های خفته را برای حل مشکلاتشان بیدار نمایند.

هدف در سطح دیگری،صرفا کمک به مراجع برای شروع تغییر زبانش از حرف زدن درباره راه حل است.