زوج و ارتباط

رویکرد ساختاری

رویکرد ساختاری                                                                                                                                                                                  

به عقیده رویکرد خانواده درمانی ساختاری، نشانه ی مرضی فرد زمانی که در بافت لگوی تعاملی خانواده ارزیابی شود بهتر قابل درک است و برای رفع نشانه ی مرضی باید در ساختار یا سازمان خانواده تغییر صورت گیرد .

بنیانگذار اصلی این نهضت سالوادور مینوچین است .

رویکرد ساختاری، نظریه ای کاربردی است و یکی از فرضیه های مهم آن این است که هر خانواده یک ساختار دارد این ساختار زمانی که خانواده در شرائط واقعی قرار داشته باشد شناخته می شود .

ساختار عبارت است : از مجموعه ی رفتار و نقش هایی که اعضای خانواده از طریق آن به هم مرتبط اند .

در رویکرد ساختاری , خانواده به عنوان یک کل مطرح می شود و تعاملات بین زیر مجموعه ها مورد توجه قرار می گیرد .

 

 

 3زیر مجموعه مهم در خانواده از نظر مینوچین و فیشمن

1- زیر مجموعه زن و شوهری :

عبارت است از زن و شوهر که شریک زندگی هستند . اگر خانواده از ساختار خوبی برخوردار باشد آن دو یکدیگر را حمایت و تقویت می کنند به یکدیگر وابسته می شوند و از شرائط خوبی برخوردارند .

2- زیرمجموعه والدینی :

منظور کسانی هستند که مسئولیت مراقبت , محافظت و آموختن آداب اجتماعی را به فرزندان بر عهده دارند که ممکن است زن و شوهر یا افراد جایگزین آن ها باشند .

3- زیر مجموعه فرزندان :

فرزندان یک مجموعه در درون خانواده هستند و اعضای یک نسل را تشکیل می دهند .

 

در رویکرد ساختاری مردان را تشویق می کنند که کارهای اجرایی را برعهده داشته باشند و زنان نقش های عاطفی را برعهده داشته باشند این موضع موجب شده است که بعضی از متخصصان این رویکرد را به تبعیض جنسی متهم سازند .

این رویکرد بر زمان حال تاکید می کند و به گذشته و تاریخچه ی خانواده اهمیت نمی دهد .

در رویکرد ساختاری اساساً اعضای خانواده صاحب اختیار نیستند , درمانگر فعال است و جریان مشاوره در اختیار اوست .