فردی

اضطراب و تاثیر آن بر نظریه بوئن

اضطراب و تاثیر آن بر نظریه بوئن

“اضطراب….. بخشی از وضعیت انسان است که هیچ راه فراری ازآان وجود ندارد” . اضطراب معمولا در نظریه روانی به عنوان پاسخ حقیقی یا مجازی به تهدید تعریف شده است.اضطراب نقش محوری‌ای را درسیستم نظریه سیستم‌های خانواده بوئن، در کنار مفهوم افتراق خود دارد. نظریه بوئن معتقد است که سطوح اضطراب با توجه به شدت و طول مدت آن است. در تمام افراد سیستم‌های ارتباطی آنها، اضطراب یک متغیر ثابت در زندگی روزمره است. بوئن بین اضطراب حاد و مزمن نیز تمایز قایل شده است(کر و بوئن 1988).
اضطراب حاد پاسخ به یک تهدید واقعی در محیط در زمانی محدود است ؛ در حالی که ، اضطراب مزمن ، پاسخ به تهدید تصور شده در زمانی بی حد و حصر است. بطور طبیعی با مکانیزم‌های مجهز به راه‌اندازی اضطراب حاد هستند. با این حال اضطراب مزمن اغلب بیش از ظرفیت فرد برای تطبیق با ان در فرد بوجود میاید. قرارگرفتن در معرض اضطراب حاد و یا اضطراب مزمن در فرد و در سیستم ارتباطی وی “تنش” است که در نهایت سبب اختلال در وی می‌شود(بوئن 1978).
بوئن و طرفداران دیگر نظریه سیستم‌های خانواده ( پاپیرو 1990) که شرایطی را مانند “تشنج عاطفی و هیجانی” ، “شدت هیجانی” و ” واکنش عاطفی” را برای اشاره به مفهوم اضطراب بکار میبرند.
واکنش‌پذیری هیجانی می‌تواند در پاسخ به عوامل تنش‌زا خارجی در فرد و سیستم و یا به عوامل تنش‌زا در درون فرد و سیستم منجرشود. واکنش‌پذیری هیجانی را مانند جریان برق در سیستم می‌توان در نظر گرفت. به عنوان مثال ، اضطراب درون خانواده در که در هر یک از اعضای سیستم خانواده تولید شده است به دیگر اعضای سیستم نیز سرایت می‌کند ؛ آن مشابه یک تاثیر قالب در سیستم ارتباطی است . فرکانس و شدت آن از طریق واکنش هیجانی سیستم چرخشی خانواده سطوح افتراقی را در سیستم بوجود میاورد.
سطوح پایین افتراق در سیستم سبب وقوع و چرخش واکنش های عاطفی بالایی در میان اعضای خانواده می‌شود. سطوح بالاتر تمایز اعضا به فردیت اعضا اجازه می‌دهد ظرفیت تحمل اضطراب خود را بدون آن که به دیگران اعضا در سیستم منتقل کنند را می‌دهد(بوئن1978، کر و بوئن 1988 ، پاپیرو 1990).
به نقل از خوش لهجه (1389)
دکتر علیرضا بوستانی پور