فردی

رشد مغز در نوجوانی ، قطعات پیشانی مغز، با انواع پردازشهای عالی‌تر مغز

رشد مغز در نوجوانی
قطعات پیشانی مغز، بیش از سایر مناطق آن، با انواع پردازش¬های عالی‌تر مغز، که با تعلیم و تربیت تقویت می‌شوند، سروکار دارد. این قطعات، همراه با مناطق آهیانه¬ای، تا اواخر دوره¬ی نوجوانی، هنوز هم در معرض تغییرات شدید ساختاری قرار دارند.
بنا بر این، یافته¬های علمی حاکی از آن هستند که می‌توان همه¬ی دوران کودکی، شامل دوران نوجوانی را زمانی ویژه برای یادگیری تلقی کرد. جدا از هرسی پیوندگاهی در این مناطق مغزی، نوع دومی از تغییر در دوران بلوغ رخ می‌دهد که عایق‌کاری نامیده می‌شود. در این فرایند، اکسون¬ها که پیام‌ها را از سلول¬های عصبی دریافت می‌کنند و به سلول¬های عصبی دیگر منتقل می‌سازند، با ماده¬ی چربی که میلین نام دارد، عایق¬کاری می‌شوند و بدین ترتیب، اطلاعات به صورت مؤثرتری در مغز مبادله می‌گردد. در قطعات پیشانی و آهیانه¬ای، عایق‌کاری به صورت چشم‌گیری در طول دوران جوانی و حد کمتری در طول بزرگ‌سالی ادامه می‌یابد، به طوری که موجب افزایش سرعت ارتباطات میان سلول¬های عصبی می‌گردد. (سوول و همکاران، 2003). به این دلایل، می‌توان انتظار داشت که مغز نوجوان نسبت به مغز بزرگ‌سالان آمادگی کمتری را برای اجرای طیفی از پردازش¬های مختلف داشته باشد. این طیف شامل توجه، برنامه‌ریزی تکالیف، منع رفتار نامناسب، چندکاریِ هم‌زمان و بسیاری از تکالیف اجتماعی است. در واقع، طی آزمون‌های روان‌شناختی توانسته¬اند نوعی «کاهش وابسته به بلوغ» در برخی از عملکردهای شناختی نوجوان (مانند تطبیق تصاویر حالات مختلف چهره با توصیف مکتوب آن‌ها) نشان دهند. در این¬گونه تکالیف، کودکان 12-11 ساله عملکرد بدتری از کودکان کم¬سن¬تر دارند (مک¬گیورن و همکاران، 2002). همچنین در توانایی‌های زیربنایی ارتباطات اجتماعی آن‌ها، مانند اتخاذ دیدگاه افراد دیگر، گسست مشاهده شده است (بلیکمور و چوردی، 2006؛ چوردی و همکاران، 2006)

رشد مغز در نوجوانی
همان¬طور که میان دوره¬های حساس زبانی و هرس پیوندگاهی در کودکان کم‌سن، رابطه برقرار شده است، ادامه¬ی هرس پیوندگاهی در نوجوانان نیز می¬تواند بر امکان وجود دوره¬های حساس در دوره¬ی نوجوانی دلالت کند. برای مثال، تحقیقات نشان داده است که مناطق متفاوتی از مغز نوجوانان، در مقایسه با مغز بزرگ‌سالان، به هنگام یادگیری معادلات جبری فعال‌سازی می‌شوند. این تفاوت، مرتبط است با پردازش شدیدتر حافظه¬ی درازمدت در نوجوان، در مقایسه با بزرگ‌سالان (لونا، 2004؛ کین و همکاران، 2004). به هر صورت، نکته¬ی مهم در اینجا این است که در حالی که رشد کودک در حوزه‌هایی مانند زبان، از مزیت سازوکارهای آغازکننده‌ی زیستیِ مختصِ آن مهارت¬های زبانی برخورداراست، احتمالاً برای نوجوانان چنین سازوکارهای آغازکننده‌ای که مختص برنامه‌ریزی درسی دوره-های تحصیلی باشد، وجود ندارد. بدین ترتیب، شاید تعلیم و تربیت رسمی و همچنین تجربه¬ی اجتماعی، نقش ویژه و مهمی در شکل‌گیری مغز نوجوان داشته باشند.
نوجوانان، در مقایسه با بزرگ‌سالان، معمولاً گرایش دارند که خطرات را ناچیزتر یا قابل کنترل¬تر ادراک کنند و لذا نسبت به بزرگ‌سالان یا کودکان، بیشتر در معرض طیفی از فعالیت¬هایی قرار دارند که بی‌اندازه خطرناک‌اند؛ مانند قماربازی و مصرف مواد مخدر. به نظر می¬رسد که اتخاذ تصمیم مناسب، نیازمند ایجاد توازن بین فرایندهای احتراز از آسیب و گرایش به پاداش باشد که به وسیله¬ی فرایندهای مرتبط با قشرِ مخِ پیش¬پیشانی تنظیم گردد. جایی که تصور می-شود رشد آن در دوران نوجوانی کند می‌شود (ارنست و همکاران، 2005).

رشد مغز در نوجوانی
مقایسه‌ی تصویر مغز بزرگ‌سالان و نوجوانان، حاکی از کاهش فعالیت مناطق پیش¬پیشانی در نوجوانان، به هنگام اتخاذ تصمیمات خطرناک است؛ به‌طوری‌که کاهش فعالیت مزبور، با خطرپذیری بالاتر آن‌ها همبستگی دارد (اشل و همکاران، 2007). چنین مطالعاتی، اطلاعات جدیدی را درباره¬ی دوران نوجوانی در اختیار قرار می‌دهد که ممکن است بر دیدگاه تربیتی ما درباره¬ی رفتار نوجوان تأثیر داشته باشد و به درک دشواری¬های بالقوه و بعضاً حتی خطرناک دوران رشد کودک کمک کند (بیرد و همکاران، 2005).

آکادمی درمان شناختی – رفتاری

تازه ترین اخبار و مطالب در حوزه روانشناسی

گردآوری کننده: مهسا جوکار