رشد شخصی سلامت روان فردی

واقع بینی: علائم هشدار دهنده سندرم امید کاذب

واقع بینی: علائم هشدار دهنده سندرم امید کاذب: وقتی یک احساس مثبت مانند امید از کنترل خارج می شود چه اتفاقی می افتد؟ امید این است که باور داشته باشیم که یک نتیجه مثبت در آینده همراه با میل به آن نتیجه ممکن است. اما اگر باور به آنچه ممکن است با واقعیت در تضاد باشد چه؟ چه اتفاقی می‌افتد وقتی میل به یک نتیجه، انتظارات غیرواقعی ایجاد می‌کند؟

این در هیچ کجا به اندازه تلاش های مداوم برای تغییر خود در مواجهه با شکست های مکرر قابل توجه نیست. اینجا جایی است که انتظار از اینکه یک اتفاق چه چیزی و با چه سرعتی می تواند رخ دهد می تواند بارها و بارها مخدوش شود. تبلیغی که وعده کاهش وزن فوق‌العاده در چند روز را می‌دهد، فرصت سرمایه‌گذاری که به شما وعده دو برابر شدن پولتان را می‌دهد، و بدن جدیدی که در عرض چند ساعت با این روال تمرینی جدید خواهید داشت، همگی به فانتزی دامن می‌زنند. با کمی تلاش می توانید به آنچه می خواهید سریع و بدون دردسر برسید.

وقتی این تلاش ها را شروع می کنیم، احساس کنترل و خوش بینی به وجود می آید و به راحتی بیش از حد اعتماد به نفس پیدا می کنیم. با این حال، از آنجایی که این تلاش‌ها بر پایه انتظارات غیرواقعی ساخته شده‌اند، زمان زیادی نمی‌گذرد که ما دچار پریشانی و شکست نهایی خواهیم شد. سپس دوباره اتفاق می افتد – یک باور تحریف شده که با وجود شواهد از تلاش های گذشته بر خلاف آن، این بار متفاوت خواهد بود. آنچه توهین آمیز است میزان تلاش، سرعت، تغییر و میزان کمکی است که هدف ما به دست می آورد. این تحریف ها می توانند راه خود را به آگاهی ما بیاندازند و باعث شوند ما دست به اقدام و شکست مکرر بزنیم. ما در دنیای پیچیده سندرم امید کاذب (FHS) گیر می کنیم.

همسویی با اهداف واقعی تر

اما راه های سریع، آسان و بدون دردسری برای به دست آوردن نتایج فوری وجود دارد (فقط شوخی). اما، در واقع، اصلاح FHS نسبتاً ساده است. یادگیری آنچه امکان پذیر و غیرممکن است با تشخیص الگوی باور به چیزی دست نیافتنی آغاز می شود. لازم است شما این احساس و الگوی فکری آشنا را به یاد داشته باشید – همراه با خاطره شکست در گذشته. این برای اجرای تغییرات ضروری است.

هنگامی که متوجه شدید که در حلقه امید کاذب هستید، سه چیز می تواند به شما کمک کند تا با اهداف واقعی تر هماهنگ شوید.

هدف شما هر چه باشد – کاهش وزن، گرفتن مدرک، صرفه جویی در پول، عضله سازی و غیره – میانگین زمان و تلاشی که افراد سرمایه گذاری می کنند و نتایجی که به دست می آورند را بررسی کنید. فانتزی که شما با میانگین تفاوت دارید، اولین سرنخ از سندرم امید دروغین پنهانی است که تفکر شما را آلوده کرده است. از نظر آماری، احتمال زیاد این است که به طور متوسط از یک طرف یا طرف دیگر بیفتید. پیشرفتی که هنگام هدف قرار دادن میانگین بدست می آورید می تواند به شما انگیزه برای ادامه مسیر کمک کند. اگر میانگین کاهش وزن در هر هفته در همه انواع رژیم ها دو پوند باشد، این معیاری است که باید از آن استفاده کنید – نه مقدار خیالی شما. عدم انجام این تنظیم اولیه یکی از بزرگترین مشکلات رژیم غذایی است.

از اهداف خرد برای افزایش انگیزه و پیشرفت استفاده کنید. اهداف خرد، راه هایی برای تسهیل امید هستند. آنها این کار را با کمک به شما در تمرکز توجه خود بر روی یک هدف قابل دستیابی در یک بازه زمانی بسیار کوتاه انجام می دهند و در حین پیشرفت شما را درگیر می کنند. برای مثال، برای مثال، از رژیم غذایی استفاده کنید، نوشیدن یک لیتر آب در نیم ساعت، صرف 20 دقیقه برای خوردن سالاد (نه خوردن آن در 5 دقیقه)، و برنامه ریزی برای پیاده روی 10 دقیقه ای در طول ناهار، همگی بسیار خرد هستند. اهدافی که شما را متمرکز نگه می‌دارند و در عین حال به شما اجازه می‌دهند در طول مسیر احساس موفقیت کنید.

تعیین اهداف بلند مدت و خرد واقع بینانه مهم است، اما مهمتر از ارزیابی مجدد آنها نیست. تنظیم منظم استراتژی، جدول زمانی و رویکرد خود بخشی از انعطاف‌پذیری در قبال هدفتان است. در واقع، داشتن یک ذهنیت منعطف هسته اصلی چیزی است که افراد را انعطاف پذیر می کند.

 

سندرم امید کاذب در دیگران

اینها توصیه‌هایی هستند که می‌توانید برای مدیریت FHS خود از آنها استفاده کنید، اما اگر کسی که برایتان مهم است، یا یک همکار یا شاید رئیس، به نظر می‌رسد که در جریان است، چه می‌کنید؟ نکته کلیدی در اینجا این است که به آنها کمک کنید تا با تفکر خود در تضاد قرار گیرند – نه با شما.

اگر بخواهید کسی را متقاعد کنید که امید کاذبی دارد، معمولاً در پاشنه‌های خود فرو می‌رود. اما اشاره به تضادها با دیدگاه آنها همراه با مثال هایی از هدف گذاری سالم خود می تواند به آنها کمک کند تا در مورد تفکر خود – که هدف است – شک کنند.

بگویید یکی از دوستان شما می خواهد به دانشگاه برگردد. آنها به شما می گویند که مطمئن هستند اکنون در مکان بهتری نسبت به قبل از ترک تحصیل هستند و می خواهند به عقب برسند. آنها می خواهند برای 18 واحد برای ترم ثبت نام کنند تا زمان از دست رفته را جبران کنند. می دانید که این برای آنها غیر واقعی است، اما آنها متقاعد شده اند که مهارت و انگیزه لازم برای انجام آن را دارند و تندخوانی را یاد گرفته اند، و این کار آسانی خواهد بود. چه کار میکنی؟

اشتیاق را تصدیق کنید. اولین قدم این است که به آنها اطلاع دهید که می توانید ببینید چقدر هیجان زده هستند که به دانشگاه باز می گردند. شما نمی خواهید اشتیاق آنها را کم کنید – می خواهید به آنها کمک کنید

به تناقضات یا تضادها با طرح اشاره کنید. همانطور که گفته شد، شما می خواهید که فرد با خودش در تعارض قرار بگیرد، نه با شما. ممکن است اشاره کنید که آخرین باری که آنها 18 واحد را امتحان کردند، زمانی بود که مجبور به ترک تحصیل شدند. می توانید به آنها یادآوری کنید که آنها یک سفر برنامه ریزی کرده اند که در طی آن به مدت دو هفته در وسط ترم دور خواهند بود. همچنین ممکن است اشاره کنید که آنها به تازگی یک کار تمام وقت جدید را شروع کرده اند که باید 35 ساعت در هفته در آنجا حضور داشته باشند. FHS این توانایی را دارد که چشمان فرد را بر روی حقیقت بنند. می توانید به آرامی به دوست خود کمک کنید آنها را حذف کند.

به موفقیت های گذشته که از رویکردهای جایگزین استفاده می کردند اشاره کنید. به دوستتان یادآوری کنید که وقتی شش واحد را گرفتند، هر دو درس را قبول کردند. زمانی که 9 واحد را گرفتند و ساعات کاری خود را به پاره وقت کاهش دادند، در لیست رئیس قرار گرفتند. استفاده از نمونه هایی از تاریخچه موفقیت خود به آنها کمک می کند تا طرز تفکر خود را در مورد وضعیت فعلی به چالش بکشند.

وقتی فردی با طرز تفکر خود در تضاد قرار می گیرد، از نظر عاطفی و فکری به بلوغ می رسد. این است که خرد واقعی چگونه رشد می کند و راه را برای خوش بینی و امید واقع بینانه باز می کند.

نوشته ای از کلینیک آنلاین روانشناسی

Therapy Center

02188015978

09334946711