۴ نوع رشد
– بهطور کلی انسانها دارای ۴ نوع رشد هستند:از نظر گلاسر
/ رشد زیستی ، ۲/ رشد روانی (رشد شناختی ، رشد عاطفی – هیجانی) ، ۳/ رشد اجتماعی، ۴/ رشد اخلاقی.
گلاسر وجود انسان را شامل دو بخش روان و جسم درنظر گرفته است و گلاسر نظریهاش را براساس رشد روانی تبیین کرده است، اما به رشد شناختی، عاطفی – هیجانی، عقلانی، اجتماعی و اخلاقی نیز تاحدودی پرداخته است و این رشدها را از رشد روانی جدا درنظرنگرفته است. وی میگوید: «رفتار سبب بروز این رشدها میشود».
اوهمچنین اعتقاد دارد که همانطور که از لحاظ رشد زیستی انسانها به غذا احتیاج دارند، برای رشد روانی نیز به یک یاری دهنده و یا یک راهنما نیاز هست.
او عنوان میکند ۲ نیاز اساسی روان انسان:
۱/ نیاز به عشق و دوستی دوسویه و ارتباط است.
۲/ نیاز به احساس ارزشمند بودن برای خود و دیگران و کسب هویت منحصر بفرد و احترام است.
وی برای برآورده شدن این دو نیاز به رشد : ۱/ روانی- عاطفی، ۲/ روانی- رفتاری ، ۳/ روانی- اجتماعی (آ.پ)، ۴/ روانی- اخلاقی، ۵/ روانی-شناختی، ۶/ روانی- عقلانی ، تأکید نموده است.
گفته میشود انسانها در جوامع گوناگون صرفنظر از طبقه، نژاد، کیش، تحصیل، استعداد و . . . نوع نیازهای اساسیشان یکی است ولی توانایی برآوردن این نیازها متفاوت است. در همین رابطه بسیاری از افراد هستند که نیازهای روانیشان برآورده نمیشود و به رضایت خاطر دست نمییابند، در واقع از اینکه دوست داشته باشند و دوستشان بدارند ناتوان هستند. پس اینگونه افراد به رواندرمانی احتیاج دارند؛ تا راه برآوردن نیازهایشان را یاد بگیرند.
موارد کاربرد نظریه واقعیت درمانی:
– در این نظریه گفته میشود همه کسانی که به نوعی دچار مشکل هستند (منهای بیماریهای عضوی) از کمبود نیازهای روانیشان رنج میبرند. مثلاً:
۱/ زنی گه دچار سردردهای میگرنی است،
۲/ مردی که ادعا میکند حضرت مسیح است،
۳/ پسربچهای که در کانون بازپروری است،
۴/ کسی از پرواز میترسد،
۵/ رانندهای که با سرعت میرود،
۶/ فردی که از زخم معده در رنج است،
۷/ ترس از آسانسور، هوایی، بلندی و . . .
۸/ افرادی که قانونشکنی میکنند،
۹/ افرادی که الکل مصرف میکنند ، یا خودکشی میکنند.
– این نظریه میگوید:
انسان مسئول همة اعمال خودش است.