فردی

کشف ژنی که از 4/2 میلیون سال پیش نقش کلیدی در تحول به مغز انسانی دارد

چه ناهمگونی های ژنتیکی می تواند چنین تفاوت های گسترده رفتاری میان انسان ها و دیگر نخستینیان را توضیح دهد؟ پژوهشگران تاکنون تنها چند ژن را فهرست کرده اند، اما اکنون به نظر می رسد که آنها می توانند یک ژن عمده را به این سیاهه بیافزایند. تیمی با هدایت دانشمندان موسسه پژوهشی اسکریپز نشان داده است که یک نسخه اضافی از یک ژن رشد مغز، که در 4/2 میلیون سال پیش در نقشه ژنی نیاکان ما پدیدار گشت، به سلول های عصبی در حال رشد امکان داد تا به فاصله دورتری نقل مکان نموده و پیوندهای افزونتری برقرار نمایند.

شگفت آور آن که این نسخه افزوده موجب افزایش کارکرد ژن اصلی، srgap2، که نرون ها را به سمت گسترش ارتباط ها با سلول های همسایه وا می دارد، نیست. در عوض، در عملکرد اصلی دخالت کرده، و عملا به سلول های عصبی فرصت می دهد تا برای تشکیل یک مغز بزرگتر خود را سیم کشی کنند.

فرانک پولو، استاد موسسه پژوهشی اسکریپز، در این بار گفت: “به نظر می رسد که این یک نمونه عمده از ابتکارهای ژنتیک باشد که به تحول (تکامل) انسان کمک نمود.” او افزود: “همچنین، این یافته که یک ژن رونوشتی می تواند با نسخه اصلی خود تعامل نماید روش اندیشیدن تازه ای درباره چگونگی وقوع تکامل را القا می کند، و ممکن است سرنخ های تازه ای در مورد اختلال های رشدی ویژه انسان، مانند اوتیسم و اسکیزوفرنی، به دست ما دهد.”

پولو نویسنده ارشد این گزارش تازه است که پیش از چاپ آن توسط مجله علمی “سل” بر روی سایت نشریه قرار گرفت. …

پولو در زمینه مطالعه رشد مغز انسان تخصص دارد و چند سال پیش آزمایشگاهش تحقیق درباره عملکرد ژن تازه کشف شده srgap2 را آغاز نمود. او و همکارانش دریافتند که پروتیین تولیدی این ژن در موش ها نقش کلیدی در هنگام رشد مغز ایفا می نماید: این که پوسته سلول های عصبی جوان را به سمت بیرون تغییر شکل می دهد، و پیوست های ریشه-مانندی که فیلوپودیا نامیده می شود را مجبور به رشد می نماید. همان گونه که سلول های عصبی جوان با این فیلوپودیاها جوانه می زنند، با سرعت کمتری در درون مغز در حال رشد جابجا می گردند؛ در نهایت، آنها به جایگاه نهایی خود می رسند، جایی که از آنجا ارتباط ها را شکل می دهند. بیشترین ارتباط های تحریکی بر روی سلول های عصبی هرمی در قشر مخ (کورتکس) بر روی نخاع ساخته می شود، که پیش رفتگی های میکروسکوپی از دندریت است و نقش حیاتی در ادغام علایم سیناپتیک از دیگر سلول های عصبی دارد.
منبع: http://forum.hammihan.com