زوج و ارتباط

همانندسازي فرافكنانه :يكي از مکانیزم‌های دفاعی رایج در ارتباط‌های عاطفی

همانندسازي فرافكنانه يكي از مکانیزم‌های دفاعی رایجی که ممکن است در ارتباط‌های عاطفی خود را به وضوح نشان دهد «همانندسازی فرافکنانه» است. در این مکانیزم فرد توان تحمل آنچه در دنیای درون‌روانی خود می‌گذرد را ندارد، بنابراین بخش‌هایی از آن را روی پارتنرش (همسرش یا دوستش) فرافکنی می‌کند و بعد کاری می‌کند که او ناخودآگاه با آن همانندسازی کند و طبق آن عمل کند. اجازه دهید مثال بزنم. برای مثال، شوهری که تمایل شدیدی دارد که دیگران را کنترل کند اما خودش از این موضوع ناراحت است، این احساس را روی همسرش فرافکنی می‌کند، و او را زنی سلطه‌جو و کنترل‌طلب می‌بیند. این مرد، بدون آنکه خودش بداند، سعی می‌کند کاری کند که زنش سلطه‌جو شود و کنترل بسیاری امور را در دست بگیرد. شوهر، در تلاش برای وادار کردن همسرش به نشان دادن رفتارهایی که او دوست دارد از وی ببیند، رفتارهایی به شدت مطیعانه از خودش نشان می‌دهد (این مثال از ویکی پدیا وام گرفته شده است). یا دختری را فرض کنید که احساس‌ حقارت یا نقص بالایی دارد. او بخشی از این احساس‌ها را روی پارتنرش فرافکنی می‌کند و این نقص را در او پررنگ می‌کند تا پارتنرش با این این احساس نقص همانندسازی کند، به گونه‌ای که آن را بخشی از خود بداند و آن را باور کند. دختر در تلاش برای وادار کردن پارتنرش برای پذیرفتن این نقص، مدام او را به خاطر این نقص [خیالی] سرزنش می‌کند. کارکرد این مکانیزم این است که در نهایت فردی که این احساس را به دیگری فرافکنی کرده و شخصی که این فرافکنی را دریافت کرده و با آن همانندسازی کرده است، احساس یکی بودن می‌کنند. این مکانیزم موجب می‌شود اضطراب و دلهره‌ی فردی که فرافکنی می‌کند کاسته شود.

اختلال بادی دیسمورفیک

اختلال بادی دیسمورفیک نوعی اختلال روانی است که در آن ، فرد به شدت نگران یک نقص خیالی یا بسیار کوچک در بدن خود می شود و دایما به آن فکر می کند. این نقص معمولا خیالی است، اما اگر نقص فیزیکی واقعا وجود داشته باشد، افراد مبتلا به اختلال بادی دیسمورفیک آن را به شدت بزرگ خواهند کرد. برای این که فرد رسما مبتلا به این اختلال اعلام (دیاگنوز ) شود باید شدت تفکر درباره نقص های جسمی آنقدر شدید باشد که باعث نابسامانی (نقص و معلولیت) در عملکرد اجتماعی، شغلی و یا سایر زمینه های زندگی شوداکثر افراد مبتلا به اختلال بادی دیسمورفیک ناراحتند که اجزای صورتشان زشت است، یا در صورتشان عدم تقارن وجود دارداین گونه فعالیت ها معمولا به رنج فرد می افزایند. افراد مبتلا به اختلال بادی دیسمورفیک درباره ظاهر خود باورهای غلط ایجاد می کننددو کاملا متقاعد هستند که افکار آنها صحیح و درست است. در نتیجه ، دایما به جراحی زیبایی می اندیشند تا “نقص های” خود را برطرف کنند. مطالعه افرادی که جراجی پلاستیک می کنند نشان می دهد که 9.1 درصد آنها به اختلال بادی دیسمورفیک مبتلا هستند. 40 درصد متقاضیان جراحی زیبایی، که هیچ نقصی ندارند یا نقص آنها بسیار کوچک است، به اختلال بادی دیسمورفیک مبتلا هستند.،این اختلال در کسانی که به فکر زیبایی اندام هستند و شدیدا به پرورش اندام می پردازند و از مواد استروئیدی برای حجیم کردن عضلات خود استفاده می کنند نیز دیده می شود. وسواس درباره هیکل و اندام عضلانی ، دیسمورفی ماهیچه ای (یا دیسمورفی عضلانی) نامیده می شود. تمایل به “عالی بودن” از لحاظ عضلانی و ماهیچه ای ، عقده ادونیس نامیده می شود..
منبع:اسيب شناسي رواني بر اساس DSM5