فردی

مسیر خودشناسی :کانت به جای پرسش

مسیر خودشناسی

در سنت چند قرن گذشته در تفکر #فلسفی غرب، ماهیت فرایند #خودشناسی نیز در #روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است.سنت فلسفی در غرب پس از #دکارت به من و ذهن معطوف شد.

کانت به جای پرسش برای گسترش -دانش بشر، پرسید: چه می توانیم بدانیم؟ حدود و ثغور دانش بشری چیست؟ شناخت چیست؟ و در پی این پرسش ها، پرسش های دیگری پدید آمدند.

ذهن چیست؟ آگاهی چیست؟ هشیاری چیست؟ و با این شکل #فلسفه_ی_ذهن به وجود آمد. در روانشناسی نیز شناخت شناسی علمی، و نه فلسفی مطرح شد،همچون شناخت شناسی تکوینی #پیاژه و نظریه های یادگیری که به نوعی سازوکارهای شکل گیری شناخت را توصیف و تبیین می کنند.

یکی از موضوع های شناخت،خود آدم است و بدین شکل،مسئله ی ماهیت و سازوکار خودشناسی نیز،موضوع نظریه پردازی روانشناختی قرار گرفت تلاش یکصدساله ی مردان و زنان در حوزه ی روانشناسی برای ابداع فنون مؤثر برای خودشناسی پربار بوده،اما در شناخت خود این فرایند هنوز در آغاز راهیم.
#خودشناسی در اغلب فرهنگ ها از دیرباز یکی از محورهای شکوفایی و سعادت آدمی قلمداد شده است. دین، فلسفه و علم هریک به نوعی در ماهیت و غایت خودشناسی غوطه ور بوده اند.
در بهاگاواد-گیتا که یکی از کهنترین متون مقدس است بر اهمیت خودشناسی به عنوان دانشی مهم تأکید شده است. دانشی که پس از تهذیب نفس بسیار حاصل می شود.

علائم خودشناسی

«مهار فکر، رهاکردن کامجویی، فراغت از دلبستگی و تنفر، خلوت گزینی،کم خوری،تسلط بر بدن و فکر، منقطع بودن و در خلسه بودن،فقدان شهوت،خشم،منیت،قدرت و غرور کاذب،رهایی از مالکیت کاذب و چیزهای مادی و قرار گرفتن در صلح و آرامش، از علائم مقام خودشناسی قلمداد شده است».

بودیسم که بازنگری در آیین گیتاها بود، نوعی مفهوم سازی تجربه ای را خصوص خودشناسی ارائه داد. رهایی از رنج به عنوان غایت بودیسم،از طریق نوعی خودشناسی حاصل می شود: «وقتی ما از خودمان و شرایطی که در اطرافمان قرار دارد آگاه شویم قادر به دیدن و عمل بر روی تمام تجلی های
رنج خواهیم بود». خودشناسی در سنت بودیسم آگاهی تجربه ای از ساز و کار های آنی ذهن است که به رنج می انجامد. در این شنت خودشناسی آغاز دگردیسی و نوزایی است.
منبع من به روایت من نوشته نیما قربانی

مسیر خودشناسی

بنیاد روانشناسی و فلسفه

تازه ترین اخبار و مطالب در حوزه روانشناسی

گردآوری کننده: محسن میرزاآقا