فردی

اسطوره های انفعال

اسطوره های انفعال

یکی دیگر از اسطوره های انفعال در دهه 1960 عبارت بود از انفعال نسبت به رژیم غذایی. ” تو آن چیزی هستی که می خوری”.
از آن زمان شخصیت های هیستریک تمایل پیدا کردند که خود را تحت سلطه انواع سندرم احساس کنند. برخی پزشکی و برخی روان شناختی. برخی خود را قربانی منفعل عقده هایی مانند عقده سیندرلا می دانند که در کتابهای خودیاری روانشناسی می خوانند و برخی قربانی انواع “اعتیاد” از جمله اعتیاد به سک س.
خستگی مزمن و فیبرومیالژیا هم می توانند جز سندرم های پزشکی جدید طبقه بندی شوند که شخصیت های هیستریک به طور ناخودآگاه از آنها تقلید می کنند.
گرچه افراد مبتلا به اختلالات خوردن دارای مشکلات جدی و شدید در مرحله دهانی رشد هستند اما برخی افراد شخصیت هیستریک هم به صورت ناخودآگاه به تقلید و ابراز این علائم می پردازند تا دینامیک مرحله ادیپال خود را اجرا کنند.
در مورد اختلال هویت چندگانه نیز همینطور. پس از انجام مراحل تشخیصی مفصل و انجام پژوهش پیرامون آنها تنها گروه اندکی از افراد باقی می مانند که از این اختلال رنج می برند. بنابراین اینجا هم شخصیت های هیستریک علائم را تقلید می کنند.
نوع دیگری از انفعال هیستریک می تواند باور آنها مبنی براین باشد که هرآنچه که هست نتیجه ژنهایشان است. شخصیت هیستریک باتوجه به پژوهشهای امروز در زمینه دخالت ژنها در واکنشهای بدنی و روانشناختی با گفتن این جمله که ” گمان میکنم این از ژنهای من باشد” خود را از بار مسئولیت خواسته ها و کارهایش رها میکند.
مساله استرس هم که امروزه خیلی مشهور شده هم به نوبه خود ابزار جدیدی را در اختیار بیماران هیستریک می گذارد.
قربانی آسیب بودن با نوع دیگری از هیستری مدرن هم در ارتباط است. در این مورد بیمار نظر روانکاو را راجع به اینکه یک آسیب و تروما او را بیمار کرده می پذیرد. یکی از این نوع فانتزی ها به شکل باور به قربانی شدن توسط کسانی است که اعمال سادیستی انجام میدهند.
گروه دیگری از هیستریکهای امروزی بیولوژی مغز را منشا تمام رفتارها و احساسات خود میدانند. این افراد با استفاده از اکتشافات جدید نوروبیولوژی و فارماکولوژی به اجرای تعارضات نوروتیک خود می پردازند. ” کاری که میکنم و احساسی که دارم نشات گرفته از تمایلات ناهشیار من نیست بلکه فیزیولوژی مغزم مرا برای انجام این کار و یا داشتن این احساس وا می دارد”.
خوانشی از مقاله
Hysteria: The Elusive Neurosis
Alan Krohn
University of Michigan and Michigan Psychoanalytic Institute