زوج و ارتباط

ویژگی های اصلی اختلالات شخصیت

ویژگی های اصلی اختلالات شخصیت

به منظور آنکه درک بهتری از اختلالات شخصیت داشته باشید ،اکنون به برخی از ویژگی های اصلی وشایع آن اشاره میکنیم.این ویژگی ها در همه انواع اختلالات شخصیت که در باره آنها به بحث و بررسی می پردازیم به چشم میخورد.

ویژگی های شایع در انواع اختلالات شخصیت به شرح زیر است :

نحوه تجربه فرد از جهان ،ابراز عواطف و رفتار غیرقابل انعطاف و عمیقا کلیشه ای است و کاملا با نحوه تجربه اکثریت مردم جامعه تفاوت دارد.
الگوی غیر متعارف تجربه و رفتار ،نشان دهنده شیوه تفکر ، ابراز عواطف ، روابط بین فردی و خودکنترلی فرد دارای اختلال شخصیت است.
الگوی شخصیتی ، خشک و غیر قابل انعطاف است،چنان چه در وضعیت های فردی و اجتماعی مختلف هیچ تغییری در آن ایجاد نمیشود.بنابراین برخلاف افراد عادی جامعه فرد دارای اختلال شخصیت قادر نیست در وضعیت های مختلف واکنش های مختلف و مناسبی از خود نشان دهد.
الگو های مزمن و مقاوم ، منجر به آسیب های روانی وخیمی (افسردگی،خشم و..) میشوند و یا بطور واضحی در روابط اجتماعی ، موفقیت های شغلی یا دیگر عملکرد های مهم فرد اختلال ایجاد خواهند کرد.
الگو های شخصیتی ، ثابت ،مداوم هستند و سابقه آنها نیز حداقل به دوران نوجوانی یا اوان بزرگسالی فرد میرسد.
این امکان وجود دارد که الگو های شخصیت در سنین پیری کم رنگ شوند، اما غالبا به گونه های مختلفی در تمام طول عمر فرد پا برجا هستند.
الگو های مختل شخصیتی ، الگو های خود پروراند و غالبا موجب بروز استرس ، تعارض در فرد و اختلال در عملکرد او میشوند که در بازخورد موجب میشوند که فرد با واکنش های نابهنجار به مقابله با آنها برخیزد.
تجربه ها ورفتارهایی که به عنوان اختلال شخصیت محسوب میشوند ،از سوی خود فرد ، تجربه ها و رفتار های عادی و طبیعی تلقی میشوند.
الگو های رفتاری مزبور در مقابل هرگونه تغییری مقاومت کرده و خود فرد تمایل چندانی به تغییر در خود احساس نمیکند

عشق ویرانگر
تشخیص افراد دارای اختلال شخصیت

همواره جنبه هایی از اختلالات شخصیت وجود دارند که مانع از شناخت افراد دارای اختلال شخصیت در همان ابتدای آشنایی میشوند آنها غالبا در ابتدای آشنایی تصویر بسیار خوبی از خود در ذهن شما به جا میگذارند .ممکن است در حیطه کاری یا فعالیت های اجتماعی خوب و شایسته جلوه کنند بطور مثال یک فرد دارای شخصیت ضد اجنماعی که همواره بدنبال سوء استفاده کردن از دیگران است ، در برخورد نخست تصویر بسیار زیبایی از خود در ذهن دیگران به جا میگذارد.این افراد میتوانند زیبا ، باهوش باشند و چنین چیزی موجب میشود بسوی او جذب شوید. خودتان را به خاطر آنکه جذب چنین افرادی شده اید سرزنش نکنید، زیرا هم چنان که گفته شد اختلال شخصیت از نوع اختلالاتی است که تشخیص آن حتی برای متخصصین روان شناس دشوار است، چنان که غالبا در جلسه اول درمان ، تشخیص صحیحی درباره آنها نمیدهند. دومین چیزی که شناسایی این افراد را دشوار میکند این است که برای تشخیص چنین فردی لازم است بطور دقیق از گذشته او بویژه الگو های رفتاری ، روابط ناخوشایند او با دیگران و مشکلات رفتاری وی اطلاع کافی داشت.از آنجا که اوایل رابطه پی بردن به چنین گذشته ای میسر نیست، هیچ جای تعجبی ندارد که در ابتدای آشنایی به ماهیت شخصیت چنین افرادی نمیتوانیم پی ببریم. ایجاد نوعی مصاحبه در آغاز آشنایی می تواند تا اندازه ای شما را با روحیات و شخصیت فردی که قصد برقراری رابطه با اورا دارید آشنا سازد.

در نهایت باید گفت که هنگامی که ما عاشق فردی میشویم ،غالبا علائم اختلال شخصیت او به نظر ما رفتار های جذاب و پسندیده ای جلوه میکنند ،بسیاری از ما علایم اختلال شخصیت را از ویژگی های جذاب ،هیجان انگیز دوست داشتنی و یا حتی جنسی او محسوب میکنیم.اگر شما در گذشته یا در حال حاضر با فردی دارای اختلال شخصیت رابطه دارید از خودتان صادقانه بپرسید چه چیزی در همان برخورد نخست سبب جذب شما به سمت او شد؟ آیا جذب شیرین زبانی وی شدید؟ آیا او با ساختن داستان هایی درباره اینکه تا به حال به چه موقعیت هایی دست یافته اید و با چه افراد مهمی درارتباط است، شما را بسوی خود جذب کرده است؟ بطور کلی باید گفت هر آنچه سبب جذب شما بسوی فرد مذبور شده است ،احتمالا بایستی مربوط به ویژگی های مختل شخصیتی وی باشد.تنها بعد از چندین جلسه برخورد با او ست که جنبه های منفی شخصیت اش ، جنبه های جذاب شخصیت او را تحت الشعاع خود قرار میدهد و مارا نسبت به او بد گمان میکند .

امید به تغییر وجود ندارد یا بسیار اندک است.

یکی از ناامید کننده ترین چیزها درمورد افراد دارای اختلال شخصیت این است که احتمال اندکی به تغییرات چشمگیر در آنها وجود دارد. غالبا تلاش شما سودی نخواهد داشت یعنی افراد دارای اختلال شخصیت غالبا از اوان بزرگسالی تا پایان عمر تغییر خاصی نخواهند کرد. آنها با اینکه در مقایسه با دیگر افراد جامعه از نظر شناختی ، فکری و عادات رفتاری نابهنجار تلقی میشوند، اما هنگامی که رفتارشان مورد اعتراض قرار میگیرد به سادگی اظهار میکنند “من همینم که هستم ” در حقیقت تلاش برای تغییر شخصیت در بزرگسالی کار بسیار دشواریست مانند این که شما بخواهید از این پس عقب عقب راه بروید یا بقیه عمرتان را با چشمان بسته بگذرانید.چنین کارهایی شما را آزار خواهند داد چنانچه به زودی تصمیم میگیرید دوباره به عادات گذشته خود برای راه رفتن برگردید و چشمان خود را باز کنید. این افراد به ندرت برای درمان مراجعه میکنند بطور کلی هنگامی برای درمان مراجعه میکنند که از طرف محبوب خود مورد تهدید به جدایی یا طلاق قرار میگیرند یا کارفرمایشان تهدید به اخراج کرده و…تحقیقات نشان داده که آن دسته از این افراد که انگیزه زیادی برای درمان دارند و در گذشته نیز موفق به تغییر برخی از ویژگی ها ی شخصیتی خود شده باشند ، احتمال بهبودی بطور چشمگیری رو به افزایش میرود .(اسپری ،۲۰۰۳) اما اگر شما هنوز وارد رابطه عاطفی جدیدی با چنین افرادی نشده اید از عقل بدور است که به خودتان امید واری بدهید که محبوبتان در یک دوره طولانی مدت روان درمانی شرکت خواهد کرد و تغییرات بنیادینی بوجود خواهد آمد.

مثل این می ماند که شما با خوشحالی خواهید پذیرفت که برای خوشایند شما،سرا پای خود را به دست جراح پلاستیک بسپارد و خود را از سر تا پا تغییر بدهد.آیا چنین چیزی امکان دارد.؟
عشق ویرانگر

چگونه جذب افراد دچار اختلال شخصیت شدم؟

از شما میخواهیم که صادقانه پیرامون ویژگی هایی در افراد که سبب علاقمندی شما به آنها می شود ، به تفکر و تامل بپردازید. بطور مثال پرسش های دشوار زیر را در نظر بگیرید:

آیا شما آنچنان مبهوت ویژگی ظاهری یا رفتار خاصی در محبوب تان می شوید که سبب می شود بسیاری از ویژگی ها و رفتار های ناپسند او از چشمتان پنهان بماند؟
آیا این فرد در حضور والدین یا اعضای خانواده شما نیز شخصیت خود را به نمایش میگذارند؟
آیا این فرد دارای ویژگی هایی است که شما بشدت فاقد آن هستید؟
آیا نیاز کمک به نیازمندان در شما چنان نیرومند است که خود را ناتوان از ترک چنین فردی میبینید؟
آیا شما در ابتدا چنان عاشق یک فرد میشوید که معایب شخصیتی و رفتاری او از چشمتان پنهان میماند؟
آیا عزت نفس شما چنان ضعیف و شکننده است که گفتن کلمه نه به فردی که احساس میکنید در موقعیتی برتر از شما قرار دارد ، برایتان بسیار دشوار است؟
آیا به خاطر آنکه از تنهایی یا چیز دیگری فرار کنید وارد روابط ناخوشایند میشوید و علی رغم زیان هایی که برایتان دارد ،در آن باقی می مانید؟
به خوبی مشخص است که پاسخ به سوالات بالا راحت نیست،از آنجا که هر کدام از این پرسش ها قلب عادات آسیب زا و خود تخریب ما را هدف قرار میدهند ،می تواند به ما کمک کنند تا نسبت به الگو های ارتباطی و نحوه روابط خود با افراد مشکل آفرین که عاشق آنها میشویم ،آگاهی یابیم.یک خود ارزیابی دقیق می تواند چشمانتان را نسبت به خودتان ،گذشته ای که داشتید و روابط گذشته تان که شما را به سمت ارتباط با افراد دارای اختلال شخصیت سوق میدهد ،باز کند.لازم است یاد آور شویم : جز در صورت قبول اینکه نیاز ها ،آرزو ها و تجربیات ناخوشایند شما در زندگی ، موجب شکل گیری روابط کنونی شما شده است ، شما محکوم به این خواهید بود که روابط عاطفی ناخوشایند را یکی بعد از دیگری تجربه کنید.
عشق ویرانگر