زوج و ارتباط

طرحواره درمانی

طرحواره درمانی
قسمت چهارم

طرح واره های ناسازگار اولیه :

شناخت درمانی کوتاه مدت به طور عمده بر سه سطح از پدیده های شناختی تمرکز دارد :

۱) افکار خود آیند

۲) تحریف های شناختی

۳) مفروضه های زیر بنایی

تأکید ما بر عمیق ترین سطح شناخت یعنی طرح واره های ناسازگار اولیه است. طرح واره های ناسازگار اولیه یعنی موضوعات ثابت ودرازمدت که در دوران کودکی به وجود می آیند، به زندگی بزرگسالی راه می یابند، وتا حد زیادی ناکارآمدند.این طرح واره ها الگویی برای پردازش تجارب بعدی محسوب میشوند. ازلحاظ ساختاری، مفهوم طرح واره به مفهوم هسته ی سخت متافیزیکی که از سوی لاکاتوش ارائه شده است، شباهت دارد:

هسته ی سخت متافیزیکی یک ساختار نسبتا عمیق و حقیقی است و اساسا در خود آگاهی ضمنی شناسایی می شود. خودآگاهی ای که در جریان رشد به طور فزاینده ای بسط می یابد، و برای فرد نوعی دیدگاه کلی وضمنی درباره خودش ایجاد می کند.(لانگ شخصیت) طرحواره های ناسازگار اولیه، محتوی کلامی طرح واره را در برمی گیرند و بنابراین نسبت به تعاریف دیگر طرح واره که اساسا بر ساختار تأکید می کنند، در دسترس تر هستند. در دسترس بودن طرح واره های ناسازگار اولیه از لحاظ بالینی یک ویژگی مطلوب است، زیرا آنها درارزیابی درمانی کاملا آشکارمی شوند .

طرح واره های ناسازگار اولیه به عنوان ساختارهایی که در سطح آگاهی قرار دارند، کاملا با مفهوم باورهای هسته ای هماهنگ هستند . باورهای هسته ای به عنوان محتوای شناختی یا بازنمایی کلامی طرحواره ها تعریف شده اند. هم باورهای بنیادین وهم طرح واره ها به عنوان ساختارهای باوری بسیار پایه ای و بیش تعمیم یافته تعریف شده است. باورهای بینادین و طرح واره ها برانتخاب و تفسیر اطلاعات ورودی تأثیر می گذارند، سطوح قدرت و فعالیت مختلفی دارند و از عواطف وشناخت های خاصی برخوردارند.(ریزو و همکاران ، ۱۳۹۰). طرح واره های ناسازگار اولیه خصوصیات زیر را دارند:

۱.الگوها و درون مایه های عمیق و فراگیری هستند.

۲.از خاطرات، هیجان ها، شناختواره ها واحساسات بدنی تشکیل شده اند.

۳.در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند.

۴.در سیر زندگی تداوم دارند.

۵.درباره ی خود و رابطه با دیگران هستند.

۶.به شدت ناکارآمدند (یانگ و همکاران ، ۱۳۸۹ ).

۷.واقعیت های پذیرفته شده پیرامون خود یا محیط تجربه می شوند.

۸.خودتخریب گر و در برابرتغییر مقاوم هستند.

۹.بسیاری اوقات توسط برخی رویدادها از جمله فقدان یا از دست دادن شغل فعال می شوند.

۱۰.در زمان فعال بودن با میزان چمشگیری از هیجان ها در هم آمخته هستند.

۱۱.معمولا ناشی از سرشت کودک با تجربه های مختلف دوران رشد وی درپیوند با اعضا یا مراقبت کننده ها در خانواده هستند.

۱۲.خود تداوم بخش اند و بنابراین در برابر تغییر مقاوم هستند.(صلواتی، ۱۳۸۹ )

طرح واره های ناسازگاراولیه برای بقا خودشان میجنگند و این امر نتیجه تمایل بشر به هماهنگی شناختی است اگر چه فرد می داند طرح واره منجر به ناراحتی وی می شود، ولی با طرح واره احساس راحتی میکند و همین احساس راحتی فرد را به این نتیجه میرساند که طرح واره اش درست است. افراد به سمت وقایعی کشیده میشوند که با طرح واره شان همخوانی دارد و به همین دلیل تغییر طرح واره ها سخت است. معمولا ماهیت ناکارآمد طرح واه ها وقتی ظاهر می شود که بیماران در روند زندگی روزمره خود و در تعاملشان با دیگران به گونه ای عمل کنند که طرح واه های آنها تأیید شود، حتی اگر برداشت اولیه آنها درست نباشد.(یانگ و همکاران، ۱۳۸۹)

بک(۱۹۹۷) طرح واره های ناسازگار اولیه از جمله فقدان، شکست و مورد علاقه نبودن را معرفی کرد. این طرحواره ها در سال های اولیه زندگی به وجود می آیند و با مفهوم یکپارچگی زیستی، از جمله توانایی زنده ماندن، ترک شدن و هدایت کردن خطر به سمت، درارتباط هستند. بالبی(۱۹۸۰)معتقد است اختلال هایی که در مرحله اولیه زندگی روی میدهد بر پردازش اطلاعات در دوره های بعدی اثر میگذارد ودر نتیجه فرد را در مقابل تهدید به ترک شدن و تهدیدهای آسیب زننده به بقای زیستی فرد، آسیپ پذیر می سازد.(صلواتی، ۱۳۸۹)

منشا طرح واره های ناسازگار اولیه:

پنج نیاز هیجانی بنیادین در انسان وجود دارد که باید برآورده شوند، و ناکامی در برآورده شدن این نیازها درفرد موجب شکل گیری طرحواره های ناسازگار اولیه می شود. این نیازها عبارت است از:

۱.دلبستگی های ایمن به دیگران(شامل امنیت، ثبات،پرورش و تربیت و پذیرش)

۲.استقلال، کارآمدی و حس هویت

۳.بیان آزادانه نیازها و هیجانهای پذیرفتنی

۴.خودانگیختگی

۵.محدودیت های واقع گرایانه و خود بازداری(خود- کنترلی)

در طرحواره درمانی هدف اساسی این است که به بیمار کمک کنیم تا روش های سازگارانه تری رابه منظور ارضای نیازهای هیجانی بینادین خود به کار بندد.(صلواتی،