فردی

روانپویشی کوتاه مدت و فشرده درماني در مشاهده تجارب احساسي ديگران خشن است

روانپویشی کوتاه مدت و فشرده درماني خشن است ؟

در ابتدا اين نكته حائر اهميت است كه ما به دليل تجارب مشتركمان در هنگام مشاهده تجارب احساسي ديگران خصوصا اگر احساساتي منفي مانند خشم ، شرم و گناه باشد ميل به نا ديده گرفتن يا در برخي مواقع سركوب آنها داريم، مثال: ناراحتش نكنيد اگر راجع به مرگ پدرش صحبت كنيد ناراحت ميشه، چرا ازتصادف گفتي نميبيني باز عصباني شد؟!! تو دوستمي من نمي خوام ناراحتيتو ببينم تو رو خدا بخند!!، نكته بعدي را با مثالي شروع مي كنم، تصور كنيد شما پايتان ١٠سال پيش شكسته است و هنگامي كه پايتان شكست از عصا استفاده كرديد، ولي اكنون ١٠سال گذشته و پاي شما سالم شده است ولي شما عادت كرده ايد توانايي كنار گذاشتن عصا را نداريد، در حاليكه عصايتان هم كهنه شده است و پايتان را دائما زخم مي كند .درمانگر روانپویشی کوتاه مدت و فشرده درماني جاي اينكه عصاي شما را از نو بسازد يا عصايي جديد به شما بدهد(البته شايد در موارد وخيم بدهد) عصا را از شما ميگيرد،و فرآيند گرفتن عصا از دور اين حس را ايجاد مي كند كه درمانگر و بيمار جنگ مي كنند، بيمار به عصا مي چسبد و درمانگر عصا را مي گيرد، و اين فر آيند اينقدر ادامه پيدا مي كند تا بيمار متوجه شود كه آزاد است و خودش راه رفتن را بلد است ، آزادي اضطراب زاس، زيرا غير قابل كنترل است،جديد است ، همانند نا بينايي كه هنگام بينا شدن مضطرب مي شود و گريه مي كند و مي ترسد،همانند كودكي كه از دنياي محدود رحم به دنيايي جديد قدم گذاشته است و همانند پرنده اي كه پرواز را بلد است ولي از رهايي مي هراسد، عشق و آزادي نتيجه افزايش ظرفيت و تحمل اين نوع اضطراب است، و تحمل درد عشق و آزادي شجاعت درمانگر و بيمار را مي طلبد، بيماري كه وابستگي را رها كرده است ، تاب آزادي را دارد وبه شجاعت مواجه شدن با دنياي واقعي اش دست يافته است، و درمانگري كه درد شناس است و در مقابل مقاومت بيمار كوتاه نمي آيد .

 

بنیاد روانشناسی و فلسفه

تازه ترین اخبار و مطالب در حوزه روانشناسی

گردآوری کننده: محسن میرزاآقا