زوج و ارتباط

اختلال شخصیت در ازدواج

دلیل اصلی که سبب جذب شما به سمت افراد دارای اختلال شخصیت میشود

بنظر میرسد در همان برخورد اول افسون او شدم؛ همه ما سعی میکنیم در ابتدای روابطمان نقاط ضعف و قسمت های دردناک زندگیمان را از دیگری پنهان نگه داریم همچنین ما تمایل داریم نقاط ضعف محبوبمان را نادیده بگیریم یا آنها را کم اهمیت تلقی کنیم و تمرکزمان را روی نقاط مثبت او میگذاریم.این امر تا آنجا ادامه می یابد که دیگر تاب تحمل آنها را نداشته باشیم.
بنظر میرسد دچار دید تونلی شدم ؛ در ابتدا چه چیزی در فرد مقابل شما ،هیجان زده تان میکند؟ همه ما مجذوب جنبه هایی از ظاهر ،شخصیت یا رفتار جنس مخالف خود می شویم و همزمان از دیدن جنبه های تامل برانگیز او باز می مانیم. اگر یک ویژگی ظاهری یا رفتاری شما را جذب کرده باشد احتمال این است که دچار دید تونلی شده باشید ،یعنی شما چون شیفته یک یا دو ویژگی کمینی فرد شده اید ،این تمایل در شما بوجود می آید که نسبت به علایم هشدار دهنده در فرد مذبور بی اعتنا شوید.شما باید دریابید که اگر جز این دسته از افراد هستید ،چه چیز هایی در جنس مقابل جذبتان می کند و چه چیزی در مرحله اول آشنایی ،قوه تخیل و ارزیابی شما از فرد مقابل را زائل میسازد؟ چه نوع ویژگی های شخصیتی در فرد مقابل نگاه شما را تا حد دیدن نقاط مثبت محدود میسازد ؟ چگونه میتوانید در خودتان این توانایی را بوجود آورید که هنگام ملاقات همسر احتمالی خود ،سطح شیفتگی خود را کاهش داده و در مقابل گستره نگاه عقلانی را افزایش دهید ؟ در چنین مواقعی و پیش از آنکه موضوع جدی شود،با چه کسی میتوانید مشورت کنید؟
من همواره بدنبال یک نوع خاص اختلال شخصیت هستم.اگر در خانواده ای رشد یافته باشید که یکی از والدین بخصوص جنس مخالف دارای برخی اختلالات رفتاری باشد و شما خود را ملزم می دیدید که به گونه ای رفتار های مشکل آفرین او را اصلاح کنید،به احتمال زیاد هنگام زوج یابی در جستجوی فردی خواهید بود که دارای همان اختلال رفتاری باشد که در نهایت موجب تباهی ارتباطی شما خواهد شد یک ضرب المثل هست”رفتاری را که در آغاز از آن خوشحال میشویم در پایان از آن نفرت خواهیم داشت.”اگر یکی از نزدیکان شما به اختلال شخصیت دچار بوده باشد ،احتمال زیادی دارد که شما نیز شیفته فردی شوید که وی نیز همان اختلال شخصیت را داراست.در آن صورت تنها یک تلاش خود آگاه همراه با کوشش فراوان می تواند مسیر عشقی شما را تغییر داده و شما را به سمت فردی سالم سوق دهد.
من نیاز دارم که فرد محبوبم نیاز مند من باشد ؛ممکن است دیگران از شما بپرسند که “بنظر می رسد همیشه عاشق افرادی می شوی که شکست خورده اند؟” این به این معنا نیست که شما با هوش نیستید یا فاقد قدرت قضاوت معقولانه هستید ،بلکه به این معناست که شما نیاز دارید به نجات افراد محبوب خود بپردازید.این نیاز از کجا سرچشمه میگیرد؟برای پاسخ به این پرسش نیاز است به نحوه رفتار اجتماعی زنان و مردان نگاهی داشته باشیم،معمولا زنان به منظور برعهده گرفتن نقش مراقبت کننده تربیت میشوند.غالبا دیده میشود زنان از دست پدران ضد اجتماعی ،خودشیفته والکلی خود فرار کرده و به سمت مردی ضداجتماعی ، خودشیفته و الکلی پناه میبرند.مردان بطور مکرر وارد رابطه با زنان هیستریونیک یا وابسته شده و این دقیقا به این خاطر بود که آنها از نظر درونی خود را مجبور به کمک و حمایت از زنان نیازمند میدانند. مراقبت و دلسوزی شما از افراد دارای اختلال شخصیت شما را در یک تسلسل بی پایان مراقبت و حمایت از محبوب اصلاح نشدنی می اندازد.اگر می خواهید زندگی خود را وقف این گونه افراد کنید باید بدانید نتیجه ای بدست نمی آورید بلکه کمک افراطی شما سبب می شود که آنها را از برعهده گرفتن مسئولیت زندگی خود اجتناب کنند.اگر شما اجبار به مراقبت از دیگران دارید ،باید بسیار مراقب باشید که وارد رابطه با افراد دارای اختلال شخصیت نشوید.

من فرد چندان ارزشمندی نیستم؛
من سعی دارم تا خلاء درونی خودم را پرکنم همه ما در برخورد اول جذب چیزی میشویم که خودمان فاقد آن هستیم .تحقیقات نشان داده اند که در نهایت آن دسته از افرادی که دارای تشابه شخصیتی هستند میتوانند رابطه مطلوب و خوشایندی با هم داشته باشند. اگر جذب فردی بشوید که اختلال شخصیت دارد ،شما بخاطر آنکه فرد مذبور تا حدی کمبود های شما را جبران میسازد ،به استقبال رابطه ای دشوار و ناخوشایند می روید.بهترین راه این است که در یک محیط حمایت کننده به رفع کمبود های شخصیتی خود بپردازید.ببینید چگونه میتوانید علایق و رفتار های خودتان را گسترش دهید.

در صورت قطع رابطه احساس گناه میکنم؛ بسیاری از افراد از ترک دیگران اجتناب می کنند زیرا،خود را مسئول مشکلات فرد مذبور میدانند و یا گمان میکنند فرد مذبور بدون آنها قادر به زندگی نیست و بنابراین ،ترک آنها کاری غیر اخلاقی است.البته این دلالیل کاملا غیر منطقی هستند احتمالا مشکلات این افراد سال ها قبل از شما شروع شده و پس از ترک شما نیز ادامه خواهد یافت.اگر در چنین رابطه ای گیر کرده اید حتما به یک متخصص مراجعه نمایید و بیش از این مسئولیت بیماری روانی فرد مذبور را به عهده نگیرید .این فرصت خوبی است که پای در راه حمایت از خود و تفکر منطقی بگذارید.شاید مشکل کاملا مربوط به فرد محبوب من نباشد.ممکن است یکی از دلایل جذب شما به این افراد این باشد که تا حدی دچار اختلال شخصیت باشید.اگر چنین است به یک روان درمانگر مراجعه کنید .اتفاقی بودن. برخی اوقات این رابطه فقط بطور اتفاقی شکل میگیرد و به این معنا نیست که شما همواره بدنبال چنین رابطه ای هستید.به شما توصیه میکنیم با انواع اختلالات شخصیت آشنا شوید تا در آینده از ایجاد روابط با این گونه افراد احتراز کنید.

اکنون که به طور علمی به شناسایی الگوهای گرایش خود بسمت افراد دچار اختلال شخصیت و دلایل آن پرداختید ،زمان آن فرارسیده که بطور دقیق به بررسی هر یک از اختلالات شخصیت بپردازیم.در ادامه به تشریح همه انواع اختلالات پرداخته و دلالیل جذب افراد سالم به سمت این افراد را بیان خواهیم کرد و راهکار هایی ارائه خواهیم داد که به شما این امکان را میدهد تا هر زمان که بخواهید بطور سالم در رابطه با این افراد باقی بمانید.

برگرفته از کتاب عشق ویرانگر

عشق ویرانگر/دکتر براد جانسون و دکتر کلی موری / ترجمه ؛زهرا حسین زاده – الهام شفیعی /نشر رسا،۱۳۸۷