فردی

اتحاد درمانی

اتحاد اتحاد رمز پیروزیست !!

بر اساس تجربه ی تحلیل کودکان حداقل به دو روش می توان اتحاد درمانی را تعریف کرد(سندلر، کندی و تایسون،۱۹۸۰)
روش نخست تلقی اتحاد به عنوان مفهوم توصیفی جامع است،ترکیبی از کل عواملی که بیمار را در درمان نگه می دارهٔ واورا قادر می سازد تادر طی دورہ های مقاومت یا انتقال خصمانه همچنان در درمان بماند.
رویکرد دوم در نظر گرفتن اتحاد به عنوان مفهومی محدودتر است که به طورخاصی با آگاهی بیمار از بیماری و احساس هوشیار یا ناهوشیار نیاز به انجام کاری در مورد آن مربوط می شود؛

این به ظرفیت بیمار برای تحمل تلاش و درد روبرو شدن با تعارض درونی ارتباط دارد. در راستای تعریف گسترده تر،رابطه ی درمانی غالباً می تواند – البته تنها برای مدتی – عمدتاً بر اساس ارضاهایی که عناصر غریزی را در بر می گیرند مانند #عشق به روانکاو یا اشتیاق به ابژه حفظ شود. این جنبه ها می توانند به عنوان عناصر غریزی یا مربوط که در اتحاد درمانی وجود دارند در نظر گرفته شوند.

با این وجود رابطه ی درمانی باید بر اساس عناصر ایگو نیز باشد که در تعریف محدودتر لحاظ می شوند.به طور ایده آل، درمانگر باید نسبت به عناصر متفاوت اتحاد درمانی به گونه ای که در موقعیت “اینجا و اکنون ” تحلیل وجود دارند، حساس باشد وبداند که چگونه با نوسان شدت، ترکیب و ثبات اتحاد،این مؤلفه های مختلف تغییر می یابند.

به نظر می رسد مفهوم اتحاد درمانی به سهولت و بدون تغییر اساسی قابل گسترش به خارج از حیطه ی روانکاوی است،گرچه واقعیت این است که در موقعیت های بالینی متفاوت(اگر از اصلاح منینگر استفاده کنیم) “قراردادهای” بالینی متفاوت وجود دارد.
منبع
بیمار و روانکاو
نوشته سندلر هولدر و دیر
ترجمه نهاله مشتاق

#اتحاد_درمانی

بنیاد روانشناسی و فلسفه

تازه ترین اخبار و مطالب در حوزه روانشناسی

گردآوری کننده: محسن میرزاآقا